سلام دوست عزيز
متاسفانه ازدواج از روي احساس باعث ميشه فرد انطور كه لازمه توجهي به موضوعات نداشته باشه و بعد از رسيدن به فرد تازه دور و اطراف را ببيند .
درسته كه خانواده خيلي مهم است اما اگر همسرتون اعتياد نداره يا رفتارهاي مشكل افرين مشابه خانواده اش را نداره و هنوز احساسي به ايشون داريد براي حل اين موضوعات ازار دهنده تلاش كنيد راجب اين موارد (نشستن و..) با هم صحبت كنيد .
اگر ايشون تلاش ميكند خود را بهتر نشان دهد قطعا متوجه ضعف هاي خود است و براي پوشاندن ان ،اين رفتارها را دارد .بهتره مدام اين موضوعات را عنوان نكنيد .
همه ادم ها مجموعه ايي از خوبي ها و بدي ها هستند خوبي هاي همسرتون را بنويسيد اون را جايي بگذاريد كه هر روز بتوانيد به ان نگاه كنيد .
كمك كردن به خانواده در اين شرايطي كه مطرح كرديد بد نيست و نشانه مسئوليت پذيري ايشون ميتونه باشه شما يك بار خود را جاي ايشان بگذاريد اگر مادرتون كمك لازم داشت حمايت نميكرديد !
اگر انقدر تحصيل براتون مهمه ميتونيد با تشويق و حمايت ايشون را به سمت درس خوندن سوق دهيد .
طلاق يك تصميم شخصيه اما بايد ديد برنامه بعد از طلاقتون چيست چه تصميمي داريد و چقدر به تصميم خود مطمين هستيد .
ضعف های خودش رو باور نداره و از روی عقده اش از خانواده من ایراد میگیره