2794

سلام. دختر من دو سال و هشت ماهشه و من چند بار به دلایلی مجبور شدم نزد مادرم که در شهرستان زندگی میکند بروم و هر بار یک ماه بمانم. مثلا در تعطیلات و امثال هم. و به دلیل امتحانی که پیش رو دارم چند ماهی هم هست که زیاد نمیتونم با دخترم بازی کنم .

و از یک طرف خودم از ابتدا سعی کردم که دخترم رو وابسته بار نیارم. مثلا اتاقش رو جدا کردم در دوسالگی،هیچ وقت به جاش جواب ندادم و... اما از طرف دیگه الان که تعطیلاته و ما اومدیم خونه مادرم از اونجایی که بیش از حد دخترم رو دوست داره باعث شده که از همین مسئله که اتاق دخترم رو جدا کردم استفاده کنه و پیش خودش بخوابونتش شبها، بیش از حد بهش توجه می کنه ازش دفاع می کنه هر چیزی خواست براش فراهم می کنه به جاش جواب میده و کارهایی که به شدت دخترم رو بهش وابسته کرده انجام میده.این مسئله به حدی شدت گرفته که رسما دخترم دیگه نه من و نه پدرشو نمیپذیره

نه اجازه میده کارهاشو انجام بدم( مثلا آب میگه مامان بزرگ بیاره دستشویی مامان بزرگ ببرنم)شب حاضر نیست بیاد پیشم و حتی اگه من یه شب پیشش نباشم اصلا بهونه نمیگیره اما اگه مادربزرگش نباشه زمین و زمانو بهم میریزه.الان واقعاناراحتم از این موضوع .نمیدونم چیکار کنم؟ آیا بزرگ که میشه بهتر میشه؟ من نباید بمونم خونه مادرم ؟ چیکار کنم ؟ بذارم همین روند و ادامه بده یا خودم کار خاصی باید انجام بدم؟ 


جوابگو باشید ممنون میشم

اطلاعات تکمیلی

سن 31 جنسیت زن شغل مدرس وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور کودک و نوجوان

سلام وقت شما بخیر
موضوعی رو که اشاره فرمودید ،یک مشکل همه گیر است که اکثر والدین با کودکانشان دارند ،البته شاید بهتره بگم با پدر بزرگ و مادر بزرگ ها دارند .
اما اصلا جای نگرانی نیست، چون بچه ها به ذات جذب محبت می‌شوند و توجه زیاد رو دوست دارند.
اینکه می‌فرمائید نروید خانه‌ی مادربزرگ احتمالا نشدنی است و قرار نیست شما کودکتان را از محبت پدربزرگ و مادر بزرگ اش محروم بفرمائید. 
اما شاید بهتر باشه توقف ‌های خود سلام وقت شما بخیر
موضوعی رو که اشاره فرمودید ،یک مشکل همه گیر است که اکثر والدین با کودکانشان دارند ،البته شاید بهتره بگم با پدر بزرگ و مادر بزرگ ها دارند .
اما اصلا جای نگرانی نیست، چون بچه ها به ذات جذب محبت می‌شوند و توجه زیاد رو دوست دارند.
اینکه می‌فرمائید نروید خانه‌ی مادربزرگ احتمالا نشدنی است و قرار نیست شما کودکتان را از محبت پدربزرگ و مادر بزرگ اش محروم بفرمائید. 
اما شاید بهتر باشه توقف ‌های خود را تا جایی را تا جایی که امکان دارد کمتر از این کنید ، چون ۱ ماه خیلی زمان زیادی است می‌تواند تمام عادات کودک را بهم بریزد.
در ادامه شما آنچه را که می‌دانید درست است در تربیت کودکتان انجام دهید،ولی گمان نکنید که مادربزرگش می‌تواند خلل جدی در تربیت‌اش ایجاد کند. کودک یاد می‌گیرد که هر محیطی قوانین و اصول خودش را دارد.
اگر مادرتان با شما همکاری می کند ،نکاتی را در باب این توجه بیش از اندازه و اثرات سو آن در آینده بدهید؛ و سعی کنید رفتار جرات‌‌مند را تمرین نمایید( رفتار جراتمند بدین شکل است که مادرتان می‌گویید که می‌دونم خیلی دوستش داری و من بسیار از این موضوع خوشحال هستید ،اما این به نفع‌اش است که در همین سن هم با یکسری محدودیت روبرو شود ) 
چنانچه می بینید امکان دارد بدتر برخلاف خواسته شما عمل کند و اوضاع بدتر بشود ،این موضوع را رها کنید و خودتان را تبدیل به یک فرد دیکتاتور در مقابل خانواده‌تان نکنید.
و بیشترین اصول را در خانه خود داشته باشید. 
با سپاس

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha