همسرم به خانوادم بی احترامی میکنه چیکار کنم؟

سلام. من مادرم مدتیه که با همسرم قهر هستن و اصلا مادرم و خانوادم حاضر نیستن دیگه شوهرمو ببینن. مقصر اصلی هم بی طرف بخوام بگم همسرمه بخاطر توهین و بدرفتاری هایی که همیشه کرده و میکنه. مثلا تو خونه هر وقت دعوامون میشه سر هر چیزی، اولین کاری که میکنه مادر پدرمو نفرین های خیلی بد میکنه آرزوی مرگ و بیماری براشون میکنه و فحش های رکیک میده پشتشون. اگه جلوش بایستم و جواب بدم منو میزنه جلو چشم بچم. خیلی علاقه داره مادرمو از زندگیم حذف کنه فکر میکنه مادر من دخالت میکنه تو زندگیمون در صورتی که اصلا اینجوری نیست. مثلا دفعه آخر مادرم به گوشیم زنگ زد من نتونستم جواب بدم زنگ زد به شوهرم بعد از احوال پرسی به شوهرم گفته که به من بگه که پرده هارو پودر صابون بشورم نه تاید که خراب نشن. همين! شوهرم در جواب گفت اگه یبار دیگه به من و زنم  بگی چیکار کنیم همینجا گوشیو تو سر دخترتون خورد میکنم که دفعه آخرتون باشه نظر میدی گندشو در آوردین عوضیا دیگه اینجا زنگ نزنید، همه  اینارو داشت با عربده به مادرم میگفت. مادرمم از اونور از ناراحتی زیاد و شوکه قلبش میگیره و راهی بیمارستان میشه منم از اینور هر چی داد میزنم که نگو نگو چی داری به مامانم میگی ببخشید سر منم داد میزنه که خفه شو. اونقد حالم بد شد که دستام و پاهام بی حس شده بودن و افتادم.از این اتفاقا زیاد افتاده کلا مامانم بگه امروز هوا چه خوبه شوهرم بهش بی احترامی میکنه. با خانوادشم در جریان گذاشتم اونا هم طرف پسر بی ادبشونو گرفتن که پسر ما بی دلیل کاری نمیکنه. در صورتی که سابقه دعوا این شکلی جاهای مختلف داشته و کسی قبولش نداره. مثلا یه بار رفتیم مطب دکتر ولی دکتر نیومد و اتاق عمل اورژانسی براش پیش اومده  همه مریضا قبول کردن و رفتن اما شوهر من عربده زد که عرضه ندارید هماهنگ کنید با دکتر و دعوا کرد.من درونم پر از خشم شده بخاطر احترام هایی که همیشه به خانوادش گذاشتم و خودم احترام ندیدم از شوهرم. بنظرتون چیکار میتونم بکنم میخوام دیگه مثل خودش بشم تا شاید بفهمه آخه همه میگن تو خوبی کن عیب نداره آخه اون که اینجوری فقط وقیح تر میشه. اصلا هم ترسی از اینکه منو بزنه و خانوادمم بفهمن نداره اتفاقا میگه بگو که من میزنمت و کتک ازم میخوری.پاش بیوفته به بابات فحشم میدم دست به یقه هم میشم، حتما میخواد خانوادمو ناراحت کنه. میگه من مرد هستم راحت میتونم بندازمت بیرون و طلاقت بدم بچتم بگیرم ازت و راحت بهم زن میدن همیشه ولی تو بدبخت میشی با طلاق. خانوادمم نمیدونم اوضاع چجوریه وخامتش و موافق طلاق من نیستن پدرم میگه اونور طلاق چیزی نیست بچت آسیب میبینه تحمل کن؟