2794

سلام ۲۰ سالمه و تقریبا ۱ساله که به اجبار خانوادم با پسرعموم ازدواج کردم از همون اول بهش گفتم که مثل برادرمی و نمیتونم حسی بهت داشته باشم ولی اون قبول نکرد خیلی سعیمو کردم که دوستش داشته باشم پیش چند تا مشاور رفتم ولی نشد..تک دخترم و پدرم همیشه پشتم بوده ولی سر این یه موضوع اجبارم کرد واسه ازدواج..میدونم که بعد طلاقم هوامو داره و پشتمه ولی الان نمیدونم چجوری تو روشون وایسم و بگم که طلاق میخوام با اینکه خودشونم میدونن شب و روز کارم گریه کردنه..کاش میشد شمام راهنماییم کنید تصمیمم واسه طلاق جدیه؟ 

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۰ جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام خانم عزیز
برای ازدواج قبل از در نظر گرفتن هر ملاک و معیاری لازم است دو نکته وجود داشته باشد: این که نسبت به طرف مقابل بتوانیم کشش جنسی داشته باشیم و دوم این که فرد برای ما دوست داشتنی باشد. این دو نکته با تلاش به دست نمی آید چون احساس هستند و داشتن یا نداشتن احساس، ارادی نیست. معنی ندارد که نسبت به  همسرمان احساس خواهر و برادری داشته باشیم. اگر این احساس در شما هیچ رشدی نداشته و زمان گذشته و از سر لجبازی نیست، بهتر است با منطق با والدینتان صحبت کنید و بعد از گرفتن همراهی آن ها با احترام و به دور از تحقیر و بد رفتاری به همسرتان اطلاع دهید. زیادی نگران واکنش دیگران نباشید که معمولا موقتی است، اما با منطق و عاقلانه رفتار کنید.
آرزوی موفقیت برایتان دارم
​​​​​

تجربه شما

login captcha

اگه شوهرتون دوستتون داره و ابراز علاقه میکنه کم کم احساس شما هم میاد و دوستش خواهی داشت ولی اگه اینطور نیست...همون راه خودتون بهتره