2794

سلام. بیست و دو سالمه دو ساله ازدواج کردم شوهرم خیلی بداخلاقه ما خونه مادرشوهرمیم شوهرمم باباش فوت شده شوهرم نمیره سرکار خرج ما رو برادرشوهرم میده مادرشوهرمم هر روز بهم میگه خرج خونتون رو ماست اما جلو شوهرم هیچی نمیگه خیلی غر میزنه منم نمیتونم به شوهرم چیزی بگم چون تا حرفی بزنم کتکم میزنه نمیدونم چیکار کنم خسته شدم خودم مادر ندارم پدرمم پیره نمیخوام درگیر مشکلاتم بکنم نمیخوام غصه بخوره اما دیگه طاقت اخلاق بده شوهرمم ندارم؟ 

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۲ جنسیت زن شغل خانه دار
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام خانم محترم
این را در نظر داشته باشید که خیلی اهمیت دارد اول زندگی چطور اموراتتان را پیگیری می کنید که بقیه ی سال های زندگی مشترکتان را هم مشخص خواهد کرد. یادتان باشد که با ترس و انفعال نمی شود زندگی موفقی را پیش برد.
از صحبت کردن با همسرتان نترسید، راه ارتباط برقرار کردن با او را یاد بگیرید و با او صحبت کنید، نه یک بار که بارها و بارها.
به او بگویید که کار کردن مهم ترین شرط هر زندگی مشترکی است و بدون آن ازدواج معنی ندارد. نیز به ایشان بگویید که مادرش از این بابت ناراضی است و البته حق دارد که ناراضی باشد.
دفعه ی بعدی که مادر شوهرتان این مسیله را مطرح کرد می توانید با احترام بگویید مادر جان من کاملا با حرف شما موافقم ولی لطفاً این مسیله را با فلانی مطرح کنید نه من، چون به خواست من در این زمینه توجهی نکرده است. 
نکته ی بعدی این که  از همسرتان در شرایط معمولی و نه وسط دعوا، بپرسید که آیا می دانی وقتی دستت رو روی من بلند می کنی من چه حال و احساسی پیدا می کنم و آیا می دانی این کار به رابطه ی ما چه آسیبی می زند؟
برای من مهم است که رابطه ی درست و نزدیکی داشته باشیم و با احساس خوب کنار هم رشد کنیم و فکر نمی کنم که با دعوا و بی احترامی و کتک به همچین مقصدی برسیم.
خانم عزیز مطالعه کنید، ورزش کنید و سعی کنید خودتان را رشد دهید تا در شرایط سخت نمانید و زن مدیر و مدبری باشید و فردا روز هم مادر توانمندی باشید نه زنی که روز به روز اعتماد به نفسش را از دست می دهد و خودش را ناچار به تحمل سخت ترین  شرایط می بیند.نیز به سودتان است که یک مهارت یاد بگیرید که بشود در آینده از آن پول در آورد.
با آرزوی موفقیت
 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha