2794

بداخلاقی های همسر با وجود مریض بودن من

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 74 بازدید

سلام. من ۱۰ سال پیش با کسی ازدواج کردم که ۸ سال با هم دوست بودیم ۱سال قبل ازدواج متوجه شدیم ms دارم.خیلی اصرار داشت که ازدواج کردیم من نسبتا حالم بد نبود میتونستم راه برم الان چند ساله که خیلی احساس تنهایی میکنم چون ۴ساله من نتونستم از خونه بیرون برم همه این عصبی شدنام به این روز انداختم که حالم هر روز بدتر میشه از اولم نمیزاشت برم هیچ جا با هیچ کسم رفت و آمد ندارم احساس میکنم منو فقط به خاطر بچه ۶ سالم میخواد دیگه و جدا شده زندگیمون تو یه خونه میخوام جدا شم نمیزاره .من دوستش دارم ولی دارم عذاب میکشم و باعث میشه هر روز حالم بدتر میشه تا ۲ سال پیش با این حالم دعوامون میشد منو  میزد بچم انقدر حساسیت نشون داد دیگه نمیزنه اصلا بهم خرجی نمیده پول نمیده فقط خودش میگه بگو بخرم ادامه این زندگی با این شرایط صلاحه ؟چون نه میزاره سر کار برم نه بیرون خسته شدم از این چهار دیواری که توشم نمیتونم زندگی کنم یعنی نه بیرونی هست دلم خوش باشه نه تو خونه دلم خوشه  دستم به هیچ جا نمیرسه که کسی راهنمایبم کنه لطفا شما کمکم کنید ممنون

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۶ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزيز 
ميتونم احساستون را درك كنم بيماري ام اس نياز به ارامش و دوري از تنش و اضطراب داره چون هر چقدر بيشتر تحت فشار رواني باشيد اسيب ها و شدت بيماري بيشتر ميشه .
گاهي يك پايان تلخ بهتر از بي پاياني هست و اين وسط فرزندتون هم اسيب ميبيند و الان الويت سلامت جسمي و رواني شماست .
بهتره سود و زيان كنيد كه طلاق چه سود ها و زيان هايي داره و ادامه رابطه تان چه سود هايي داره 
ايشون فرد بدبيني هستند كه بايد با صحبت كردن دليل اين رفتارها را جويا شد و اينكه نيازه تغييراتي در رفتارشون ايجاد كنند. 
دوست داشتن حس قشنگي است اما براي ادامه زندگي به موارد بيشتري نياز هست (ارامش،حمايت ،صداقت و....) 
بهتره قبل از هر تصميمي همه جوانب بررسي شود 
و در حتما با  مشاوره خانواده چه حضوري چه تلفني صحبت كنيد.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha