2794

سلام من یه زن ۲۳ ساله که یه بار جدا شدم به خاطر خیانت همسر

خانواده من یه سری عقاید دارن مثلا دختر عموی پدرم در جونیش با یه پسر رابطه داشته که به خاطر کوچیک بودن شهر و شهرستان این خبر میپیچه بعد یه سری مشکلات طایفه ایی پیش میاد این قضیه مال سی سال پیشه اون دختر عمو ازدواج میکنه اما پدر من فراموش نکرده دختر عموی پدرم به خاطر کار شوهرش از این شهر میرن و رابطه و دیدار ها تموم میشه تا من به دنیا میام و تا سیزده سالگیم که عموی پدرم و بچه هاش که یکیش همون دختر عموی پدرم بود اومدن خونمون دختر عموی پدرم که من بهش میگم عمه یه پسر داره هفت ماه از من بزرگتره تو دیدار اول یه جوری به دلم نشست و مدت ها گذشته تا من تو سن ۱۸ سالگی ازدواج کردم بعد متوجه شدم که یه بحث هایی شده که منو برای پسر همون دختر عموی پدرم بگیرن من ازدواج کردم و بعد شیش ماه فهمیدم نامزد کرده من تو این چهار سال مشکلاتی داشتم که چندین بار برای جدایی رفتم و بزرگتر ها نزاشتن محمد از نامزدش جدا شد به خاطر اختلاف سطح فکری یعنی اون خانم مذهبی فکر میکرد و محدودش کرده بود بعد مدتی شنیدم با یکی عقد کرده  یه سالی گذشت و من به خاطر خیانت جدا شدم و شنیدم اونم بعد مدتی جدا شد تا در شبکه اجتماعی دیدمش اولش ناشناس رفتم جلو و فقط عکساشو نگاه میکردم اما بعد مدتی فهمید منم و شروع کرد به پیام دادن و منو یه جوری متوجه کرد که بهم علاقه داره و وارد رابطه شدیم از هم خیلی فاصله داریم به مدت ده ساعت الان داره ارشدشو میگیره و مشغول کاره کارمنده یه خونه مجردی داره از خودش چون با خانوادش فاصله زیادی داره دو شهر کاملا جدا هستن ابراز علاقه میکنه اما حرفاش چیز دیگه ای میگن میگه قصدم ازدواجه بزار به مادرم بگم گفتم نه یه کم ترسیدم چون هم هر دوی ما تازه جدا شدیم و بیشتر به خاطر خانوادم همه میگن چرا از دو تا زنش جدا شده لابد مشکل داره (زن دوم و خانوادش براش گرفتن که فکر میکردن لان طور ضربه روحیشو جبران میکنن و این بهش علاقه ایی نداشته)

اما یه بار گفت من وابسته نمیشم دو بار گذاشتم از مرز رد بشن و به احساسم غلبه کنن ضربه خوردم

دلتنگم نمیشه خیلی کم باهام تماس میگیره در ضمن در روز دوازده ساعت سر کاره و کارشون no call یه هفته استراحت اما در این یه هفته با دوستاش رفته مسافرت و بازم ازم خبری نمیگیره خیلی کم یا خوابه یا بیرونه یه جوری حس میکنم باهام سرده نمیدونم چی کار کنم چی بهش بگم لطفا کمکم کنین؟

اطلاعات تکمیلی

سن 23 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل مطلقه
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام عزیزم، از متن شما بر میاد این رابطه به هر دلیلی برای ایشون خیلی جدی نیست اگرچه ممکنه ایشون به علت آسیبی که دیدند محتاط تر شده باشند ولی این توجیهی برای عدم توجه در رابطه نیست میخوام اینها رو بدونید و با چشم باز انتخاب کنید حتی المقدور با یک مشاور صحبت کنید و از هیچ رفتار و یا نشانه ای ساده رد نشید اگر هر دوی شما تازه از زندگی قبلیتون خارج شدین بهتره سریعا وارد رابطه جدید نشید و اجازه بدید زخم قبلی کمی تسکین پیدا کنه و شما با تفکر و تامل ببنید قصه چی بود کجا رو اشتباه رفتید و درسهای خودتون رو بگیرید تا دوباره محکوم به تکرارشون نباشید.

ملاک ما برای شناخت فرد مقابل رفتارهای ایشونه نه صرفا حرفی که میزنن پس اگر حرف با عمل نمیخونه احتمالا میتونه نشانه مهمی برای عدم ادامه رابطه باشه که بهتره با یک کارشناس مشورت کنید و پیش برید.

براتون آرزوی موفقیت دارم.

تجربه شما

login captcha

اولم اینکه باید دید چرا کم توجه هست 

ثانیا ایشون دوبار به مشکل بر خورده و مثل همه آدما احساساتش بخاطر همین مشکلات تغییر  توش ایجاد شده. 

من اگه بخوام خودمو بزارم جای اون شخص طبعا احساس کمتر به خرج میدم که دوباره بخاطر همین احساس دچار شکست سه باره نشم. شما با ایشون به جای تلفنی بشین حضوری صحبت کن به صورت جدی قرار بزار و ازش بپرس بگو دلایل چیه که بی توجهی نگرانیات چیه آیا صرفا منو برای فراموشی دوران گذشته میخوای یا نه واقعا منو میخوای بگو من این حسارو دارم و دارم اذیت میشم.