2794

ناسازگاری مادرزن با داماد

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 148 بازدید 2 تبادل تجربه

باعرض سلام ، پنج ساله ازدواج کردم ، متاسفانه چون همسرم مورد پسند مادرم نبود و سیگار میکشید البته کم از ابتدا با ازدواج ما بسیار مخالف بود تا الان که پنج ساله ازدواج کردم و یه پسر ۳ ساله دارم ، هزار راه رفتم که مادرم خوب بشه با همسرم نشد تا با شوهرم برخورد میکنه شروع میکنه طعنه زدن تو این پنج سال بخدا هر روز آرزوی مرگ کردم ارتباطشون هم کم کنم میگه خودشو میگیره ، از نظرش تمام دامادهای فامیل از همه لحاظ خوبن اونی هم که بده مثلا میگه خب لیاقتشو داره اگر هم بد باشه مثلا استاد دانشگاست یا خوش تیپه یا ثروتمنده بخدا خسته شدم بعد تنها دلخوشی من خانه پدرم بود هیج جای دیگه رو هم ندارم غم و شادیم اونجاست که نه ماهه پدرم هم آسمانی شده الانم دیگه خیلی خسته ام مادرم میگه هر کاری که بکنه شوهرت از گلوی من پایین نمیره ازش متنفرم ، حالا من چیکارکنم به نظر شما ؟


اطلاعات تکمیلی

سن ۳۶ جنسیت زن شغل مربی حسابداری وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده و زوج درمانگر

سلام دوست عزیز 
حتما به این نتیجه رسیده ای که نگرش مادرت را نمیتوانی عوض کنی .پس جنگیدن  وصحبت کردن با مادرت در رابطه با شوهرت نمیتواند تاثیر گذار باشد .ما باید تمام تلاشمان را بکنیم که نظر دیگران وتایید دیگران برایمان مهم نباشد حتی اگر آن شخص مادر شما باشد .شما سعی کنید تفریحات وسرگرمیهای دیگری به جز خانه مادرتان هم داشته باشید برای خودتان هدف تعریف کنید وپیگیری کنید.به حرفهای مادرتان توجه نکنید ودر ذهن خودتان به آنها پروبال ندهید وتحلیلشان نکنید یک گوش در ویک گوش دروازه یعنی همین که مسایل بی اهمیت ومنفی وغیر سودمند وآسیب زننده وناکارامد را در ذهنمان نگه داری نکنیم وبچسبیم به زندگی خودمان اهدافمان وعلایقمان .موفق وموید باشید

تجربه شما

login captcha

ممنون


شما باید به مادرتون بگین من همسرم رو دوست دارم اما وقتی شما اینطور صحبت می کنید نظرم نسبت به شما عوض میشه. البته  مبادا اینو به همسرتون بگید.