با سلام. من صاحب یک فرزند هستن از وقتی که متولد شده زندگیم خیلی با تنش مواجه شده. اصلا به کارام نمیرسم همیشه کم خواب و خستم. شوهرم با وجود وعده وعیدهایی که قبلا داده بود تا من قبول کنم بچه دار شم اما الان اصلا کمک نمیکنه اگه نگهش داره در حد اینکه من یه حمام برم از حموم که بیام فوری میگه من خسته شدم بیا بگیرش اصلا کدوم مردی کمک کرده که من کمک کنم تو مادر بشی. و اصلا حاضر نیست کسی از اعضای خانوادم بیان کمک برای بعضی مواقع که احتیاج دارم. تفریحاتمون صفر شده تقریبا چون میریم بیرون بچه دائم بهانه میگیره و اذیت میکنه. بعضی از خانوادها دیدم خانوم بچه رو برای چند ساعت یا چند روز میزاره خونه مادرش یا خواهرش و یه وقتی و برای دونفرشون میزارن شوهراشونم موافقن. اما شوهر من مخالفه با اینکه خیلی خانوادم بی منت و مهربونی میخوان اینکارو انجام بدن برام. میگه نه باید بچه باهامون باشه جایی میریم کسیم نیاد بیرون حتی کمک کنه بگیرتش بعد که میریم بیرون اولین نفری که کلافه میشه خودشه ولی از رو نمیره. اما بدش نمیاد خانواده خودش همه جا بیان یا بچه رو نگه دارن در صورتی که خانوادش اول از همه منت میزارن و من باهاشون راحت نیستم اصلا حتی بدشون میاد وقتی بچم پوشکش پر میشه بخوان عوض کنن و همینجوریشم خیلی دخالت میکنن تو بچه داریم و غر میزنن. چه جوری شوهرمو راضی کنم؟
مشاور خانواده
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید