2794

احساس میکنم همسرک بهم خیانت میکنه

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 77 بازدید

سلام. ۱۲سال پیش با عشق با هم ازدواج کردیم حتی ۳ سالی که به خاطر شرایط کاری همسرم از هم جدا زندگی می کردیم و فقط آخر هفته ها همدیگر رو می دیدیم همه چی خوب بود خدا دو پسر هم بهمون داد البته مثل همه زندگی ها پست و بلندی ها و کشمکش هایی داشتیم ولی بی اعتمادی اینطوری در زندگی مون رخنه نکرده بود، ۴ سال پیش به یه شهر دیگه اومدیم و درست بعد از یک سال اون حس بد و وحشتناک حضور یه زن که همکار همسرم بود ، تمام وجودم رو گرفت تا ۲ سال این حس خیانت رو در دلم نگه داشتم البته تاثیرش روی زندگی مون خیلی خیلی نمود داشت دیگه نمیتونستم به همسرم با عشق لبخند بزنم بالاخره به روش آوردم ولی شدیدا انکار کرد من هم قبول کردم ولی دوباره با دیدن لوازم آرایش در ماشینش ازش توضیح خواستم شدیدا ناراحت شد و الان یک هفته است که کاملا جدا شده حتی تنهایی غذا می خوره جدا می خوابه باهام حرف نمی زنه ، چیکار کنم ، از طرفی با وجود واکنش شدیدش نمی تونم حرفش رو باور کنم و از اینکه چرا من که خودم رو فدای ساختن این زندگی کردم نمی تونم ببخشمش و دوباره بهش عشق داشته باشم از طرفی زندگی ام رو دوست دارم نمی خوام از هم بپاشه چیکار کنم؟ 

اطلاعات تکمیلی

سن ۴۰ جنسیت زن شغل کارمند وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده و زوج درمانی

سلام وقت بخیر
تغییرات کاملا محسوس در رفتار همسرتان می تواند دلیلی برای بی تفاوتی او نسبت به شما و شروع رابطه جدیدی باشد ، البته باز هم لازم به ذکر است که هر بی تفاوتی را نمی توان به معنای خیانت حساب کرد.

مثلا اگر همسر شما دیروقت به منزل برمی گردد یا ساعاتی در روز تلفن همراهش را خاموش می کند یا پاسخ نمی دهد دلیلی برای خیانت او نیست.مسلما اولین کلمه ای که به ذهن شما حمله ور می شود : خیانت است

اما لازم است بدانید شما تنها با دیدن یک مورد یا شنیدن بعضی مکالمات مشکوک نمی توانید همسرتان را متهم به خیانت کنید زیرا همان طور که می دانید بعضی از همسران بخصوص آقایان دوست ندارند که همسرانشان در کارهای بیرون از منزل آنها دخالت کنند به همین دلیل ترجیح می دهند که ارام و در خفا صحبت کنند پس بدون دلیل مشکوک نشوید.

اگر شک و ظن شما به مرحله ای رسید که اطمینان خاطر به دست آوریدیعنی زمانی که از خیانت همسرتان اطمینان حاصل کردید اما زندگی تان را دوست دارید و نمی خواهید طلاق بگیرید. به همسرتان بگوئید از لحاظ روحی تضعیف شده اید و نیاز به مسافرت دارید .

اتوجه داشته باشید با توجه به شرایط کنونی امکان مسافرت وجود ندارد ولی میتوانید فرزندانتان را نزد یکی از نزدیکان بگدذارید و شبی باهمسرتان تنها باشید

در این شب روابط خود را با همسرتان استحکام بخشید ، خاطرات خوبی را که داشته اید یادآور شوید . اجازه دهید همسرتان در خلوت خود فکر کند .

بعد از خلق یک شب رمانتیک سعی نمایید به همسرتان و خواسته هایش احترام بگذارید دیگر در مورد خیانت صحبت نکنید .آنقدر به او توجه و محبت کنید  تا در این مدت همسرتان از فرد و رابطه جدید  دور باشد و بتواند به شما و فرزندانتان فکر کند تا از راهی که رفته برگردد .

دقت نمایید هر چقدر شما از او دورتر و بی توجه تر شوید ایشان به آن فرد نزدیکتر میشود پس با زیرکی عمل نمایید و دیگر در مورد خیانت سخن نگویید با این کار در او ابهام و تعجب ایجاد شده و به مرور زمان شرمنده محبت های بی منت شما خواهد شد

بسیاری از روان شناسان این راه را بسیار مثمر ثمر معرفی کرده اند، زیرا با یادآوری خاطرات خوب گذشته، افراد از اشتباهات و اعمالی که در حال انجام دادن هستند، برمی گردند.

هرگز این مساله را به طور علنی بازگو نکنید که "من می دانستم تو در حال خیانت به من هستی "

 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha