امروز شوهرم بهم گفت خانوادت یه رفتارهایی دارن که من خوشم نمیاد(قبلا هم چند بار اینو گفته میدونستم چی میخواد بگه) منم ناراحت شدم چون بار آخری که گفته بود قرار شده بود دیگه در مورد خانوادم بد نگه ولی چون باز تکرار کرد منم مجبور شدم بگم خب خانواده توام بعضی وقتا رفتارهایی دارن که من نمیپسندم ولی چیزی نمیگم چون گفتنش فقط رابطه خودمون رو خراب میکنه(اولین بار بود که پشت سر خانوادش حرف میزدم) دیگه ناراحت شد داد و بیداد که خانواده من خیلیم خوبن تو لیاقت نداری و کلا من از سر خودت و خانوادت زیادم منم گفتم چه خودشیفته ای، درخت هر چی پربارتر افتاده تر و دیگه هیچ حرفی نزدم و رفتم تو اتاق تا الآنم باهم حرف نزدیم.کلا خیلی خیلی حساسه با اینکه خانوادم خیلی احترامشو نگه میدارن ولی همش میخواد بقیه مطابق میل اون رفتار کنن.واقعا دیگه خسته شدم از این رفتارش شما راهکاری دارین برای این مشکل؟
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید