سلام خسته نباشید. من 2 ساله ازدواج کردم. اکثر اوقات شوهرم نیست و دانشگاه افسری تهرانه در ماه یه هفته یا سه، چهار روز میاد پیشم من خونه بابام هستم و در این چند روز با هم میریم شهر پدر و مادرش. معمولا تو این چند روز با دوستاش یا همکاراش بیرونه. از 9 صبح تا 2 شب یا 11 شب بیرونه و منم خونه باباش تنها. کلا در روز 2،3 ساعت اونم در جمع دیگران میبینمش. و شب تا صبح که خوابیم. و در این مدت هر وقتی که با هم هستیم دعوا میکنیم. نمیدونم چیکار کنم؟ مدام فکر طلاق میاد تو ذهنم ولی آبرو پدر و مادرم مدنظرمه. حرفم که با هم میزنیم مدام لجبازیه. خیلی خسته شدم میگم بچه بیارم شاید بهتر بشه ولی میترسم بدتر بشه. خیلی دوستش دارم ولی خیلی ازش دلسرد شدم
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید