سلام خانم عزیز
متوجه نارضایتی های شما هستم و از طرفی هم می بینم فردی هستید که توان نگریستن به ویژگی های منفی خودتان را دارید. این توانی است که همه از آن برخوردار نیستند.
راجع به طلاق در آخر سر پرسیدید که من در اول کار به آن می پردازم:
_آیا فکر می کنید، اگر جدا شوید و تنها باشید، فرد خوشحال تری خواهی بود؟و
_آیا فکر می کنید اگر جدا شوید و ازدواج کنید، شما همسر بهتری برای نفر بعدی خواهید بود؟ و نیز این که همسر بعدی بهتر خواهد بود به لحاظ همه ی جهات؟
_آیا فرزندتان خوشبخت تر خواهد بود؟ اگر جواب این سوالات به طرز واقع بینانه ای مثبت باشد، طلاق می تواند یک گزینه باشد، اما اگر جواب منفی است، طلاق گزینه ی شما نیست.
سوالات مهم تری که لازم است هر کس از خودش بپرسد، این است:
_من چه کار خاصی برای همسرم انجام می دهم و چه چیزی به زندگی او اضافه کرده ام؟
_کدام ویژگی های منفی من، در بد کردن حال رابطه ی ما تاثیر زیادی دارد؟
_من خودم،برای ترمیم رابطه مان چه کار کرده ام؟
جواب صادقانه ی هر کس به این سوالات و بعداً شروع به تغییرات تدریجی کردن در آن راستا، رابطه ها را از این رو به آن رو می کند. به جای صرفا نگاه کردن به مشکلات و مرور نارضایتی هایمان، اگر یک قدم برداریم، بسیار خوشبخت تر خواهیم بود.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید