2794

آیا این کارم خیانت است؟

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 131 بازدید

سلام من 25 سالمه متأهلم و یک پسر 2 ساله دارم خیلی عصبی و زود رنج و افسرده هستم.منزوی هستم و از جمع گریزونم. مادرم حدود سه ماهه که فوت کرده زیاد براش گریه نکردم یعنی هرکاری کردم نتونستم وقتی براش ناراحتم گریه کنم و سبک بشم در عوض غمش قلبمو مچاله کرده انگار یکی قلبمو گرفته تو مشتش و هی فشار میده. روز به روز دارم تنها تر و عصبی تر میشم. موضوع اینجاست که زمینه این افسردگیم موقعی شروع شد که سه ماه باردار بودم و دیدم شوهرم تو تلگرام با یه زن مطلقه چت میکنه. اون قضیه با کشمکش هاش تموم شد ولی روحیه منو خراب کرد رفتم مشاور بعد یکم گفتگو گفت باید با شوهرت بری مشاوره ولی شوهرم قبول نمیکنه. رفتم مغز و اعصاب بهم دارو داد الان روزی یه سرترالین 50 میخورم. شوهرمم از او موقع نامردی نکرد و از من دور دورتر شد هر چی هم بهش گفتم التماس کردم من حالم خرابه منو تنها نذار خوب شدنم به تو بستگی داره اصلا اهمیت نداد انگار این قضیه جدی نیست. کم کم رابطه مون سرد شد بعد اومدن بچه کلا ماهی 4 بارم رابطه نداریم. دلم میخواد بهم اهمیت بده باهام حرف بزنه سرگرمم کنه با کاراش بهم نشون بده که بهم اهمیت میده ولی اصلا انگار من چیز مهمی تو زندگیش نیستم. الانم که دارم اینا رو مینویسم انگار به گلوم تیر خورده ولی هر کار میکنم گریم نمیاد. شوهرم کلا آدم بیخیالیه و بیشتر با دوستاش خوشه. حوصله بچه رو نداره تا آرومه باهاش بازی میکنه یکم ولی تا نق نقش دراومد میاد رو من خراب میشه که بچه رو بگیر یا هی متلک میندازه که بچه که مادر نداره همینه. از بین ده تا جملش نه تاش متلکه همش غر میزنه. همه اینارو هم جدی میگه ولی وقتی آرومیم بهش میگم میگه شوخی میکنم.وقتی مریضم بجای اینکه بیاد یه دستی به سرم بکشه فقط تو خونه راه میره متلک میندازه و غر میزنه که خر نیاوردم جو بدم چرا غذا نپختی یا پاشو بچه رو آروم کن.اینا شاید به نظر شما یا بقیه زیاد مهم نباشه ولی چون برای من همیشگیه و منم افسردم و روحیم داغونه عذاب مطلقه.

گاهی وقتا حتی از خدا مرگ خودم و بچم رو میخوام تا اون بمونه و حسرت بخوره.

تازگیا تو تنهایی هام تو ذهنم یه زندگی دیگه رو تصور میکنم اینکه از شوهرم طلاق گرفتم و پسرمم با خودمه وضع مالیم خوبه و با یه مرد دیگه ازدواج کردم یه مرد با ملاحظه که سر هرچی مثل بچه لجبازی نکنه و تو دوست داشتن غرورشو بزاره کنار و خیلی چیزای خوب دیگه.

مثلا اگه از شوهرم بخوام یه چیز سنگین رو برام جابه جا کنه اینکارو نمیکنه چون روم باز میشه و به زن نباید رو داد.مهم نیست من زنم ,پریودم یا آیودی دارم و نباید بار سنگین بلند کنم خودم باید انجامش بدم

عملا تو خونه فقط و فقط تو تخت فعالیت داره. من داره حالم از خودم و زندگیم به هم میخوره اعتماد بنفسم زیر صفره احساس میکنم تو اطرافیان از همه خنگ تر ضعیف تر و بی خاصیت ترم و از این حسم متنفرم.

فقط بهم بگید اینکه به یه مرد خیالی فکر میکنم خیانته ؟

اطلاعات تکمیلی

سن 25 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزيز 
ميتونم درك كنم چقدر تحت فشار هستيد 
متاسفانه شما درگير افسردگي شده ايد و ميتواند تا حدودي افسردگي پس از زايماني باشد كه طولاني شده با توجه به اينكه شما تازه سوگي را تجربه كرده ايد و هنوز زمان زيادي از ان نگذشته و از مراحل ان عبور نكرده ايد .گريه كردن يك واكنش هيجاني طبيعي است و اينكه نميتوانيد گريه كنيد باعث اين فشارها و اسيب هاي جسمي زيادي ميشود شما بايد اين هيجان اين خشم اين ناراحتي را به نوعي برون ريزي كنيد (در يك محيط خلوت سعي كنيد جيغ بزنيد ،هرچيزي كه ازارتان ميدهد را بنويسيد و بعد انها را پاره كنيد و دور بيندازيد )
اينكه قرص سرترالين نتوانسته كمك لازم رو به شما بكنه پس بهتره اين موضوع را با دكترتون مطرح كنيد يا در صورت امكان دكترتون را عوض كنيد اينكه چون همسرتون جلسات مشاوره را نيامده و شما جلسات را قطع كرده ايد خوب نيست بهتره حتما با مشاور فردي جلسات را ادامه دهيد .
شما قطعا نگراني هايي بابت تكرار ان خيانت داريد و اين ممكنه باعث شود رفتار صميمانه با همسرتون نداشته باشيد .سعي كنيد روابط خود با همسرتون را بهبود بخشيد بيشتر با هم صحبت كنيد و با شگرد هاي زنانه (بدون غر زدن شكايت كردن ،محبت خواهي و ..)ايشان را به خود جذب كنيد .قطعا همسرتون مشكلاتي دارند در اين رابطه كه چون نميتوانند حرفي راجب ان بزنند از راه متلك انداختن و كنايه خشم خود را بروز ميدهند 
بخاطر بچه تان هم كه شده بايد نوع ارتباط خود با همسرتون را عوض كنيد نوزادتون بزرگ و بزرگتر ميشه و متوجه اين رفتارها و تنش ها ميشود و اين ميتواند باعث اضطراب او شود 
اينكه ما ادم ها گاهي براي اينكه ساعتي به زندگي فعلي فكر نكنيم به رويا پردازي ميپردازيم و تصويري از زندگي ايده الي را در ذهنمان داريم اين خيانت نيست اما ميتوان اين روزاي زندگي با ارامش را در همين زندگي در كنار همسر و پسرتون به واقعيت تبديل كرد 
كتاب مهارت هاي زناشويي مك كي ميتونه خيلي براتون كمك كننده باشه 
در صورتي كه افكار خودكشي يا اسيب زدن به خود و فرزندتون را داشتيد حتما حتما با دكترتون مطرح كنيد .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha