2794

امکان مستقل نشدن و ناراحتی من

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 22 بازدید

سلام چند روز پیش بهتون پیام دادم که شوهرم راضی به کار کردن آزاد نیست ولی الان شکر خدا یه جایی آزاد مشغول شد و حقوقش خوبه ولی راضی نمیشه از خانوادش جدا کنه ما با خانوادش تو یه خونه اییم خیلی اذیتم هر چی هم میگم قبول نمیکنه مادرشوهرمم خیلی اذیتم میکنه قبلا به شوهرم میگفتم اما الان مادرش بهش میگه به دروغ تقصیر زنته تو بیکاری از پیشمون نرو خونه میخوای چیکار ؟اینا رو میگه که من بمونم کلفتیشو بکنم بخدا پخت و پز و جارو و شستن و اینا با منه خو خسته شدم صبحا خواب ندارم مثل کارگرا باید از خوابم بگذرم یا اینکه خودش بیدارم میکنه که کارا خونه رو انجام بدم اینم بگم وسواس داره هی بهم میگه تو گند برت داشته تو اگه من پشت سرت جمع نکنم خونمونو به گند میکشونی تو کثیفی هیچی حالیت نیست منم همچنان ساکتم نمیخوام حرفی ازم در بیاد چی کنم چطور راضیش کنم جدا کنیم طلاهامو هم فروختم برای پول پیش خونه اما الان نه خونه گرفتیم نه دیگه طلا میشه خرید ۲ ساله ازدواج کردم حتی نمیزاره بچه دار بشیم میگه امکانش نیست پس من دیگه به چه امیدی زندگی کنم نه خونه دارم نه ماشین نه بچه نه راحتی نه طلا هیچی بهشم بگم میگه ساکت باش حق با مادرمه من ندارم اونقدر ترسو هست فکر میکنه جدا کنه از گشنگی میمیره حاضر نیست تلاششو بیشتر کنه از وقتی مادرش اینطور بهش گفته طرف مادرشه و هرچی میگم از مادرت اذیتم میگه ساکت شو !لطفا کمکم کنید

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۳ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

با سلام 
اينكه همسرتون قبول كردند كه سركار روند خيلي نكته مثبت و مهمي است سعي كنيد او را حمايت كنيد و مشوق او باشيد كه با انگيزه تر باشد چون ايشان مدتها سابقه كار نكردن داشته و ممكن است خسته و دلزده شود و نرود .
به خودتان و همسرتون زمان بديد ميدونم خسته شده ايد ميدانم زندگي كردن با خانواده همسر و رفتارهاي مادر همسرتون سخته اما الان ايشان تازه سر كار رفته اگر بخواهيد عجول باشيد و فشار بياوريد براي تغيير محيط زندگي ممكن است شرايط بدتر از قبل شود .
همسرتون متاسفانه بند ناف عاطفي خود را با خانواده قطع نكرده و ان هم به دليل سكونت در يك مكان است كه وقتي بين شما و مادرش قرار ميگيرد حق را به ايشان ميدهد 
الان لازمه كه بدون غر زدن سرزنش كردن رابطه تان را با همسرتون صميمي تر كنيد و به هم بيشتر نزديك شويد .
اوردن فرزند در اين شرايط درست نيست ميدونم كه فرزند را انگيزه براي تغيير جو ميدانيد اما تازه همسرتون شاغل شده و اولين قدم اينكه مستقل بشويد چون با اين شرايط و صحبت هاي مادر همسرتون قطعا در تربيت فرزند و والدگري هم ميخواهند دخالت كنند و اوضاع اشفته تر ميشود 
پول طلاها را سپرده در بانك كنيد كه بتوانيد هم سودي از ان بگيريد و هم زماني كه لازم بود براي خانه وام بگيريد .
اينكه در برابر مادر همسرتون سكوت كنيد كه دعوا و بحثي نشود راه حل مناسبي نيست 
با احترام با ايشان صحبت كنيد وقتي ميگويند كثيف هستيد با ارامش بگوييد در حد توان من اين بوده است و سعي كنيد خودتان موضوع را حل كنيد مداوم گفتن مشكلات به همسرتون باعث دوري از هم ميشود .

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha