2794

از رفتار پدرم ناراحت و عصبی هستم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 51 بازدید

با سلام خدمت شما عزيزان. من مجرد هستم و با خانواده زندگی می كنم. اين مساله ای كه می خوام خدمتتون عرض كنم واقعا توضيح دادنش سخته. پدرم به طرز خيلی عجيب و در عين حال مشهودی لقمه غذای من رو ميشمره. من با پدرم مشكل دارم ايشون يه سری رفتارايی دارن كه من چون نه ميتونم باهاشون كنار بيام نه ايشون از اين رفتارا دست می كشه به ناچار تمام ساعات روز رو تو اتاقم هستم و خودمو سرگرم می كنم. مثلا حموم نميره و خب بو ميده يا بد دهنه و مواردی اين چنين من ظرفيتشو ندارم ميرم يه جای ديگه. كار خونه باشه انجام ميدم نباشه فقط برای بردن چايی يا آب و غذا يه سری به آشپزخونه می زنم ولی پدرم هميشه نگاهش به قاشق منه كه چقدر خوردم يا چی بردم اتاقم. اين حرفايی كه ميزنم شک نيست و كاملا به اين اطمينان رسيدم. ايشون از اولش آدم سوظن داری بودن و چون مواد مصرف می كنن من احساس می كنم يه حالت های اسكيزوفرنی يا حتی زوال عقلی رو دارن بروز ميدن. خيلی غصه می خورم از اين بابت و نمی تونم رو كارای خودم تمركز كنم. اصولا پدرايی كه تو اطرافيان ميشناسم از غذا خوردن بچه هاشون لذت می برن اون وقت پدر من كه هيچ سهمی تو زندگی من نداره (نه تو ابراز احساسات و نه تو پرداخت نفقه و هزينه زندگی) كمين ميكنه كه من يه موقع دو قاشق اضافه نخورم يا يه دونه شيريني اضافی برندارم! اين رو هم خدمتتون عرض كنم كه من نه تنها آدم پرخوری نيستم بلكه چون ناراحتی عصبی معده دارم نمی تونم وعده غذايی پر بخورم و مجبورم غذامو نصف كنم و سه چهار قاشق ميخورم و بقيه رو نگه ميدارم برای عصر و خدا اون روز رو نياره كه من بخوام اون سه قاشق غذا باقيمونده از ظهر رو جلوي چشم پدرم گرم كنم! به اين موردم اشاره كنم كه ايشون از بابت تغذيه تو خانواده ما بسيار جلوتره و هميشه بهترين غذاهارو تو رستوران ميخوره مخصوصا اگه غذايی مثل كو كو يا كتلت باشه اصلا لب نميزنه و ميرن يه غذايی كه گوشت داشته باشه ميخورن ميان. بعد همين پدر با اين تغذيه عالی نگرانه كه من يه موقع غذای خاصی بخورم! من آدم پنهانكاری نيستم، مثل ايشون تک خور هم نيستم، هر كاری كردم هر درآمدی داشتم آوردم تو اين خونه اون وقت كسی كه يه بار تو عمرش دستش رو تو جيبش نكرده برای خانواده اينطوری رفتار می كنه. خواهش می كنم بگيد مشكل ايشون چيه و باز تاكيد می كنم  از حرفايی كه خدمتتون عرض كردم مطمئن هستم خيلي ناراحتم، خيلی؟

اطلاعات تکمیلی

سن 31 جنسیت زن شغل * وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

درود بر شما

با خوندن یادداشت‌تون تا حدودی متوجه شرایط شما شدم و درک می‌کنم که بهتون سخت می‌گذره و احساس ناراحتی می‌کنید. شاید همه‌ی ما موقعیت‌هایی رو تجربه کرده باشیم که تحمل‌ش برامون آسون نبوده و قادر به تغییر دادن شرایط و افراد هم نبوده‌ایم. بسته به کیفیت روابط و شرایط، گاهی در ما حساسیت بیشتری ایجاد میشه و ممکن‌ه به حدی برسیم که هر روز و هر دقیقه احساس کنیم داریم زجر می‌کشیم. اینکه پدر شما مواد مصرف می‌کنن، بهداشت فردی رو رعایت نمی‌کنن، رفتارشون مطلوب شما نیست و ... از کنترل شما خارج هست. ایشون وقتی تغییر می‌کنن که خودشون بخوان و برای این تغییر تلاش کنن. باید دید شما می‌تونید چه کار کنید تا احساس راحتی بیشتری داشته باشید. پیشنهاد می‌کنم سعی کنید عواملی رو که باعث ناراحتی‌تون میشن از دایره‌ی توجه‌تون خارج کنید. مثلا این که در چند وعده غذا بخورید، مساله‌ی بزرگ و مهمی نیست که بخواهید هر روز ذهن‌تون رو درگیرش کنید. بنابراین هر وقت لازم هست غذاتون رو گرم کنید و بخورید و منتظر عکس‌العمل خاصی از جانب دیگران نباشید. اولین قدم این هست که شما این مساله رو بتونید در ذهن‌ خودتون حل و فصل کنید. بعد از اون، احساس متفاوتی خواهید داشت. حساسیت شما نسبت به عکس‌العمل اطرافیان‌تون به تدریج کمتر میشه. و احساس راحتی و آسودگی بیشتری خواهید داشت. در این صورت، رفتارتون هم بسیار معمولی‌ و به دور از دلخوری خواهد بود. و این چیزی هست که می‌تونه بر اطرافیان تاثیر بگذاره و خب ایشون در نهایت ممکن هست بتونن بپذیرن که شیوه‌ی غذا خوردن شما به این شکل هست. ممکن هم هست قادر به پذیرش‌ش نباشن. و همونطور که عرض کردم، این چیزی نیست که بتونه در کنترل شما باشه. شما در نهایت می‌تونید بپذیرید که دیگران ممکن‌ه از برخی رفتارهای شما خوش‌شون نیاد. همه‌ی ما در زندگی گاهی با چنین موقعیت‌هایی برخورد می‌کنیم. ممکن‌ه اطرافیان ما، سلیقه و عادات ما رو قبول نداشته باشن. به جای اینکه ناراحت بشیم، بهتر نیست قبول کنیم که من اینطورم و دیگران هم حق دارن که خوش‌شون نیاد؟ همونطور که دیگران هم عادات و عقاید و رفتارهایی دارن که ممکن‌ه مورد پسند ما نباشه. میخوام بگم گاهی چاره‌ی کار، فقط پذیرش هست. پذیرش خودمون و دیگران. با توجه به اینکه هر گونه تلاش برای کنترل و تغییر دیگران، محکوم به شکست هست، پذیرش می‌تونه راهکار نجات ما از احساسات منفی و آزاردهنده باشه.  

به خدای بزرگ می‌سپارم‌تون

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha