سلام مادر من خیلی زندگی منو با جاریم مقایسه میکنه. در صورتی که اصلا مقایسه هاش درست نیست. مثلا همش به من میگه برادرشوهرت پولداره حتما مادر زنش اینارو میبره بیرون همش خرجشون میکنه. یا تا جایی میرن (مسافرتی جایی) یه عالمه سر منو میبره که خوشبحالشون چقد خوشبختن هی ناله میکنه و میگه حتما مادر زنش اینارم با خودش برده مهمونم کرده. یا ببخشید هی فکرش اینه مادر زنش حتما همیشه خونه برادرشوهرت اینان، اونم که پولداره غذاهای آنچنانی به راهه براشون. کلا خیلی درگیر اوناست و فکرایی میکنه که واقعيت نداره اصلا، ولی باور نداره که اینجوریام که فکر میکنه زندگی جاریم با مادرش و برادرشوهرم رویایی نیست. من دوست ندارم اصلا چیزی از زندگی اونا باخبر بشه چون دردسرش برای منه و همش شوهر منو با اون مقایسه میکنه الکی و غر میزنه. بنظرتون چیکار کنم چون هیچ چیز زندگی مارو نمیبینه که تونستیم با پشتکار با این که درآمد شوهرم خیلی کمتر از برادرشه خونه بخریم ولی کافیه بفهمه اونا یه یه حرکتی کوچیک زدن(چیزی برای خونشون خریدن یا جایی رفتن) هی بزرگ میکنه قضیه رو و تو سر ما میزنه.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید