پسری پنج و نیم ساله دارم
در دوسالگی خیلی خوب و قشنگ صحبت میکرد
حرف زدنش هم خیلی زود آغاز شد
پنج ماهگی کلمه مامان رو میگفت و...
در دو نیم سالگی به شدت زیاد ترسید اونقدر که هنوز یادش هست
خیلی نشد لکنت گرفت
دوهفته ای خوب شد
تااینکه پارسال اوایل سال حس میکردم که زبونش گیر داره باز
اینم بگم استرس خونه ما زیاد بوده و هست هنوز
حاملگی سختی داشتم و مدام تو حاملگی تو استرس بودم،پسرم به شدت بهم وابسته بود
اواخر تابستان دقیقا زمان زایمان من ده روزی بستری بودم بیمارستان اونم ازم جدا شد،بعد از زایمان حسادت رو دقیق توی چهره اش می دیدم اذیت کردن نوزاد و مادر ،بچه ای که وابسته مامانس بوده دیگه به مامانش مهل نمی داد و مدام به پرو پای باباش میپیچید ازم دوری میکرد
افسردگی بعد از زایمان گرفتم به شدت
هرروز گریه دعوا و تنش...
داد زدن سرش معمول بود اذیت میکرد
لکنتش شدید بود
الان عادی شده بعد یه سال
خودش حرف که میزنه گیر که میکنه اصلا کم نمیاره به هر طریقی حرفش رو میزنه
رو تکراره
بردمش اون هفته گفتار درمان ارزیابی که کرد گفت متوسط هست و در اثر استرس گفت احتمال خوب شدن لکنت دراثر استرس دیرتر هست
تمریناتی گفتن انجام بدین که پایین میگم خدمتتون
مثلا با کشش بگیم این پسر بازی میکند
منم مثلا تو ماشین با بازی باهاش کار میکنم مثلا میگم ان مرد دوچرخه بازی میکند
پسر منم تکرار میکنه،و کاملا بدون لکنت هست گفتار درمان هم که کار میکرد من متوجه میشدم از صداشون که همش رو درست تکرار میکرد
میگم این تاثیر داره این تمرین
چرا پسرم حین پرسش پاسخ کلاسشون پیش دبستانی می ره اصلا لکنت نداره ولی هنگام شکایت از دوستانش زبونش میگیره
به نظرتون چکار کنم
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید