2794

برادرم میخواست به من تجاوز کنه

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 495 بازدید 1 تبادل تجربه

 سلام. من متاهلم و ٣٢ سال سن دارم و يک دختر شش  ساله هم دارم. برادرم ٢٤ سالشه. خونه پدرم دو طبقه هست. من و پدرم و برادرم خونه بوديم. مادرم با دخترم رفته بودند مسجد نماز ظهر. منم چای دم كردم آوردم بابام خواب بود به برادرمم گفتم ميخوری بريزم گفت نه ميرم بيرون ولی نرفت نشست يه دونه چايی برای خودش ريخت و خورد. يكم بعد گفت بالا كمد جديد زديم ديديش گفتم نه گفت بيا بريم نگاه كن. رفتم كمد رو نگاه كنم در كمد رو باز كرد گفت داخلشم ببين .همون لحظه منو بوسيد و گفت دوستت دارم داشت بغلم ميكرد پسش زدم خودم احساس خوشايندی نكردم. گفتم لابد بخاطر احساس برادری هست كه بغلم كرد و بوسيد. ميخواستم باز برم پايين منو كشوند تو اتاق پرتم كرد روی تخت گفتم ولم كن. ولم نكنی داد ميزنم ديدم ول نكرد با صدای خيلی بلند جيغ زدم گفتم بابا همون لحظه ولم كرد دوييدم رفتم پايين نشستم اونجا ولی به بابام چيزی نگفتم. برادرم بهم پيام داد كه برام از روانپزشک وقت بگير برم خودمو درمان كنم غول درونم بود اونطوری رفتار كردم. من خودم از اون لحظه دو روز ميگذره خيلی احساس ناخوشایندی دارم خيلي روی روحيه ام تاثير منفی گذاشته اعصابم به شدت خورد هست كه چرا از اول جيغ نزدم و تونست من رو ببوسه. آيا بنظرتون مادرم رو هم در جريان بگذارم؟ هنوز به هيچ كس نگفتم

اطلاعات تکمیلی

سن 32 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام
عزیزم درک تون میکنم چه شرایط سختی رو گذروندید
بهتره خونسرد باشید 
فعلا منزل پدرتون نرید و یا به هیچ وجه با برادرتون تنها نباشید
عزیزم باید برادرتون به روانپزشک و یا روانشناس مراجعهکنند تا بررسی شود علت رفتارشون چی بوده
مسیله ای ریشه داری مطرح است و یاخیر
پیشنهاد میکنم اول خودتون مراجعه کنید به روانشناس.
و با کمک درمانگرتون 
برای برادرتون وقت بگیرید

تجربه شما

login captcha

خيلي ممنونم خانم دكتر عزيز از زحمتي كه كشيدي برام و پاسخ دادين.

من از اون لحظه حتي يكبار هم با برادرم تنها نشدم حتي نديدمش حتي خونه پدرم.در هفته يكيار خونه پدرم ميرم و از اون موقع نديدمش.خودش هم به من پيغام داد كه رفتم روانپزشك و دارو بهم داد.الان من خودم اعصابم خيلي خيلي شديد بهم ريخته خودم احساس ميكنم نياز به درمان دارويي داشته باشم چون بشدت از اون لحظه عصبي شدم اختلال خواب پيدا كردم و خواب شبانه ام نصف شده بي خوابي و تاثيرات منفي باعث شده پرخاشگر هم شدم متاسفانه😔😔فقط با مادرم در جريان بذارم اين قضيه رو؟