2794

احساس حقارت و خود کم بینی شدید

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 49 بازدید

سلام. من در خانواده ای بزرگ شدم که مادر سالار بود. و مادرم هم به شدت پسر دوست. همیشه سهم من تحقیر و تخریب شخصیت بوده. با پدرمم هم ارتباط خوبی نداشتم. و میشه گفت که اصلا منو دختر خودش نمیدونه، اما رابطش با خواهرم خوب بود. فرزند چهارم هستم. ازدواج کردم در واقع برای کم شدن مخارج زندگی منو دادن به کسی که صلاحیت نداشت. چون همسرم در خانواده معتاد  وبیماری بزرگ شده بود و مادرم اینو میدونست. همسرم همیشه سرگرم مواد بود از تریاک قرص شیشه من حتی از همسرم هم توجه و محبت ندیدم. از خانواده طرد شدم. همسرم به خاطر مصرف شیشه دچار اختلال دوقطبی شد. و الان دارو مصرف میکنه. از نظر مالی زیر خط فقر هستیم. همه اینایی که گفتم در طول زمان از کودکی تا به الان باعث شد من تحقیر بشم و اعتماد به نفس و عزت نفس رو همه رو نداشته باشم. موضوع مهم اینه که چون نه پدر و نه برادر و نه همسر خوبی نداشتم،همیشه کمبود محبت دارم از سمت جنس مخالف. تو جامعه اصلا نمیتونم با کسی ارتباط برقرارکنم. اصلا وارد جمع نمیشم و اگر هم مجبور بشم همش سکوت میکنم. احساس خود کم بینی دارم، مثلا منو چه به این لباس منو چه به حرف زدن با اون آدم (اون از من سر تره)یا منو چه به استخر رفتن یا سینما جای منه داغون نیست.یا منو کسی دوست نداره.من نمیتونم خوب حرف بزنم و.....در ذهنم پر از این افکاره تو هر زمینه و موضوعی. از نظر شغل از نظر روابط اجتماعی .با اقوام قطع رابطه کردم و تنهام.

من خیلی مسائل زیادی بود که باید میگفتم ولی خب میدونم که وقت شما گرفته میشه،پس خلاصه وار گفتم.

ضمنا یک پسر 3 ساله دارم.پدر و مادرم هم معتادهستن. و امکان جدایی ندارم. چون شغل مناسب ندارم. و خانوادمم هم از دشمن بدترن.

لطفا کمکم کنید.ممنون

اطلاعات تکمیلی

سن 29 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام عزیزم، متاسفم که در این شرایط سخت قرار داری،
من متنتون رو خوندم و با توجه به مشکلاتی که شما در اون قرار دارید میخوام بدونید ما یک سری نیازها داریم که به صورت سلسه مراتبی قرار دارند یعنی بعضی بر دیگری مقدم هستند
شکل پایین هرم نیازها رو از دیدگاه مزلو نشون میده:

هرم مازلو
همینطور که در این هرم میبینید ما از نیازهای فیزیو لوژیک شروع میکنیم و به سمت نیازهای سطح بالاتر میریم یعنی کسی که گرسنه باشه یا مثلا منزل و سرپناهی نداره هرگز نمیتونه بگه که من الان میخوام برم دنبال علاقه ام که سفر به دور دنیا هست یا حتی ساده تر نواختن ساز فلان هست! میدونید چی میگم؟
اینو براتون توضیح دادم که بگم اگرچه نیاز شما به دوست داشته شدن و دوست داشتن تامین نشده اما برای ایجاد پاسخ از مرحله قبل شروع باید کرد یعنی در این شرایط مهمترین نیاز شما تامین بقا و بعد نیاز به شغل هست 
تا وقتی شما نتونید حتی به صورت نسبی مستقل بشید از نظر مالی نمیتونید روابط اجتماعی خوب ایجاد کنید و در مرحله بعدی عزت نفس خودتون و کامل ترمیم کنید 
در این مرحله پیدا کردن شغل و کسب درآمد برای شما اولویت بالایی برای خروج ازین اوضاع داره 
همینکه شما بتونید نیازهای اولیه خودتون رو تامین کنید به شما احساس توانایی قدرت و مسول بودن میده و همین اولین قدم در راه بازسازی عزت نفس و در قدم بعد اعتماد به نفس شما  خواهد بود.
براتون آرزوی موفقیت میکنم.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha