حساس شدن به رابطه همسرم با زن برادرم

با عرض سلام و خدا قوت خدمت شما من و شو هرم دوازده سال است که ازدواج کردیم و دو بچه داریم من  ۳۱ و ایشون ۳۷ سالشون هست مرد خوبی و کاری  است فقط اینکه احساس میکنم وقتی خانمی از اقوام رو میبینیم زیاد از حد معمول باهاشون حرف و شوخی میکنندالبته با اقایون هم همین هستند و اگه منم نشسته باشم بیشتر نگاهشون به اون خانم هست حالا اگه دختر عمه من باشه یا خانمی از اقوام خودشون فرقی نداره یا مثلا برای اون خانم (فرد خاصی نه هر خانمی از فامیل‌‌) کاری رو دوست دارن انجام بدن یه جورایی خود شیرینی کنه و البته واسه مردا هم انجام میدن جدیدا من برادرم ازدواج کردن عروس مون خانم خوبی هستن فقط یه خورده با مردا راحت با همه مردا تا غریبه وبا شوهر من هنوز راحت تر هستن از من ۶ سال و از شوهر من ۱۲ سال کوچکترن رابطه من و داداشم و عروس مون خوب بود داداشم کم حرف و با شوهرم زیاد بگو بخند ندارند ولی داداشم با خانمش خیلی خوبه متاسفانه من حس میکنم عروس مون سعی میکنه توجه شوهرم رو جلب کنه و بدبختانه قبلا با اون اخلاق شوهرم مشکلی نداشتم ولی از وقتی عروس مون اومده نمیدونم چرا حس بدی پیدا میکنم یعنی اوایل که فکر میکردم اشتباه میکنم ولی جدیدا سعی میکنم رابطه ام رو با زن داداشم خیلی کم کنم شوهرم هیز نیست میدونم این موضوع رو هیچ کس متوجه نمیشه و اینکه من قبل از ازدواج برادرم این موضوع رو دقت نکرده بودم ولی بعد از ازدواج داداشم اول فکر کردم زنداداشم رفتارش اشتباه ولی الان احساس میکنم هر دو تا رفتار نامناسبی از نظر من دارن و اینکه زن داداشم چون کارمند بودند زیاد زیبا نیستن و ما ملاک رو روی کارشون گذاشته بودیم و این موضوع رو فقط من احساس میکنم و میدونم احمقانه است ولی واقعا دست خودم نیست به حرکاتش حساس شدم همش زنداداشم میره نزدیک شوهرم میشینه یا روبروش و به بهانه های مختلف باهاش حرف میزنه و شوهر منم  شوخی میکنه اونم میخنده بدم میاد در صورتی که قبلا این احساس رو نسبت به هیچ خانمی نداشتم حس زنانه منم متاسفانه همیشه درست همش حس میکنم از شوهرم خوشش میاد در صورتی که عروس مون داداشم رو هم دوست داره گیج شدم اعتماد به نفسم خوبه رابطه ام باشوهرم قبلا خوب بود ولی الان همش گیر میدم بهش غرغر میکنم ولی این موضوع رو نگفتم دلم میخواد به شوهرم بگم دیگه با عروسمون حرف نزن ولی نمیتونم و فقط موضوع حرف زدن نیست ما خانواده مذهبی هستیم و حجابمون معمولی و عروسمون هم نماز خون و چادرین ولی مثلا پیش شوهر من بلوز کوتاه میپوشه و بد میشینه انگار از قصد یه جوری میشینه که شوهرم توجه کنه نمیدونم شاید حساس شدم یا بعضی اوقات متوجه میشم به شوهرم نگاه میکنه و با موهاش ور میره با بقیه مردای فامیل در این حد نیست و اینکه من فقط همین یه برادر رو دارم و خواهرم ندارم