2794

سلام. من و همسرم ده ساله که ازدواج کردیم دو تا پسر ۹ و ۳ساله داریم همسرم دست بزن داره و خیلی منو کنترل میکنه از پوششم گرفته تا موبایل و بیرون رفتنم، دوستام، خونه مامانم ....

سر مسایل پیش پا افتاده دعوا راه میندازه هر مشکلی جای دیگه داره سر من خالی میکنه مثلا از بیرون میاد عصبانیه میگه چرا سفره رو ده دقیقه دیر انداختی داد و بیداد میکنه جلوی بچه هام کتکم میزنه اونا هم میترسن بعد از نیم ساعت انگار نه انگار که اتفاقی افتاده براش دیگه عادی شده از طرف دیگه خیلی به من وابستست همه باید همیشه کنارش باشم وقتی خونست در اتاق یا آشپزخونه یا حمام نرم نخوابم زیاد تلویزیون نبینم خلاصه هم شب باید بهش توجه کنم زود احساس تنهایی میکنه و واکنش نشون میده رابطه مون از لحاظ جنسی و گفت و گو زیاده ولی گاهی وقتا کنترلشو از دست میده چندین بار کارمون به دادگاه کشیده ولی به هیچ عنوان حاضر به جدایی نیست شاید از لحاظ جسمی تا به حال آسیب زیادی بهم نرسونده ولی از لحاظ روحی خیلی داغونم دوبار دست به خودکشی زدم قبلا سر اینکه بزاره بیرون برم دعوا میکردم ولی الان دوست ندارم جایی برم مشاوره هم باهم رفتیم ولی نگفته مشکل چیه فقط میگه چون خانوادش رهاش کردن آسیب دیده چون تک پسره و هیچ حمایتی از جانب خانواده نشده و بیرونش کردن اوایل زندگیمون خیلی سختی کشیدیم از زیر صفر با ۸ میلیون بدهی شروع کردیم ولی خدارو شکر الان وضع مالی نسبتا خوبی داریم تریلی و چهار مغازه داره ولی باز هم دلیل بداخلاقیشو نمیفهمم دائما در حال وام گرفتنه خودشو زیر فشار میزاره با ماهی ۳۰میلیون درآمد گاهی یه هزاری تو جیبش نیست بعد که کم میاره ما باید تحملش کنیم که دعوا نکنه چند وقته که میگه یه بچه دیگه بیار شاید دختر شد چون خودت خواهر نداری ولی من خونه رو بهونه میکنم میگم مستاجریم نمیشه اگه خونه بخره چی؟ واقعا من آمادگی ندارم ولی قبول نمیکنه .

چیکار کنم که رفتارش درست بشه ؟


اطلاعات تکمیلی

سن ۳۲ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده


سلام عزیزم، متاسفانه هیچ راهی وجود ندارد که شما بتوانیدهمسرتان را تغییر دهید با توصیفاتی که شما داشتین  به نظر میاد لازم باشه ایشان به تنهایی چندین جلسه تحت درمان قرار بگیرند تا بتوانند تعارض ها و مشکلاتشون رو شناسایی و برای حل شوند اقدام بکنند، متوجه هستم که در شرایط سختی هستید و گاهی اوضاع حدی برای شما غیرقابل تحمل می‌شود که فکر می کنید بهتر است به این زندگی خاتمه دهید اما می خواهم بدانید زندگی ترکیبی از لحظات سخت و لحظات خوشایند است  هیچ کدامشان همیشگی و پایدار نیست به شرط آنکه شما جرات داشته باشید اقدامات لازم برای سلامتی و شاد بودن خودتان را انجام دهید.

 این انتخاب شماست که در این زندگی بمانید یا نه در هر حال شما می توانید یکی از این دو حالت را انتخاب کنید  معمولاً ما تلاش می‌کنیم اوضاع را تغییر دهیم اما گاهی این تلاش فایده است زیرا در زندگی مشترک دو نفر باید با هم بخواهند تا رابطه تغییر کند هرگز یک نفر نمی تواند رابطه بین دو نفر را تغییر دهد اگر بعد از تلاش های کافی مشاهده کردیم که تغییری رخ میدهد بهترین گزینه ترک آن شرایط است البته ممکن است ابتدا غیر ممکن به نظر برسد اما با تلاش شما  امکان پذیر است. افراد زیادی در شرایط بسیار پیچیده و بحرانی بودند که توانستند به هر ترتیب البته که با تحمل سختی از این شرایط خارج شوند شما هم اگر بخواهید میتوانید، من به شما پیشنهاد می کنم مقداری از توجه و سرمایه گذاری روانی خود را از روی همسرتان بردارید و به خودتان معطوف کنید مثلا از لحاظ مالی و شغلی لازم است توانایی هایی داشته باشید حال که به صورت پس انداز که به صورت کسب درامد از یک حرفه یا هنر باشد در این زمان که شما به خودتان توجه می کنید فرصت هست تا با همسرتان گفتگو کنید علت بدرفتاری ایشان و نیاز ایشان را بتوانید پیدا کنید و برای رفع آن اقدامی انجام دهید.

 در هر حال با این شرایطی که شما می گویید بچه سوم راه حل مسئله نیست،  خرید خانه و ترجیحا به نام کردن خانه به اسم شما طبق توافق تان مثلا نصف یا چند دونگ آن می‌تواند مقداری از عدم امنیت مالی شما بکاهد.

همه اینها به توافق میان شما دو نفر بر می گردد شما به تنهایی می توانید از یک روانشناس زوج درمانگر کمک بگیرید تا هم از اضطراب و رنج خودتان بکاهید و هم تمرین کنید که به گونه ای موثر با همسرتان صحبت کنید. در هر حال وقتی  رابطه شما حالش خوب نیست بیشتر لازم است شما از خودتان مراقبت کنید.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha