2794

سلام. من و همسرم به صورت کاملا سنتی با هم ازدواج کردیم،با اینکه از هر لحاظ از ایشون بالاترم و همه اطرافیان متعجبن از ازدواج ما،بارهاست به من میگه که تو لیاقت من رو نداری و....ایشون اجازه نمیدن که خواهر من ازدواج کنه و خواستگارای خواهرم رو رد میکنه و میگه که اجازه نمیدم جز من کسی دیگه داماد این خونه بشه و من فقط باید داماد این خونه باشم! بیکاره و از خونه بیرون نمیره و من کار میکنم و خرج خونه رو میدم..کافیه که یه آقایی رو ببینه که سر کار دولتی رفته! تا چند روز زندگی من رو جهنم میکنه که چرا فلان شخص کار داره و من ندارم! حتی زمانی که من استخدام شدم تا یه مدت حسادت میکرد و دائما با من بحث و جدل میکرد و کار حتی به جاهای باریک کشیده شد!کوچیک ترین کارهارو هم بابام برام انجام میده و وسایل خونه که خراب میشه تعمیرکار نمیاره و با تمام اینا به من میگه بی لیاقت! بابام برامون ماشین و خونه خرید و گفت اقساطی پرداخت کنین که فشار روتون نباشه! کلی منت گذاشت سرم که برای دخترش کار کرده وظیفش بوده! در حالی که خانواده خودش اصلا براش یک هزاری هم هزینه نمیکنن..با این حال میگه تو دائما باید زنگ بزنی خانواده من احوالشون رو جویا بشی!میخوام جدا بشم خسته شدم...از نظر شما کارم درسته؟

اطلاعات تکمیلی

سن 30 جنسیت زن شغل کارمند وضعیت تاهل درحال جدایی
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز
در مورد جدایتون خودتون تصمیم گیرنده هستید 
به شما توصیه می کنم خودتون به صورت حضوری به یک درمانگر مراجع کنید و سهم خودتون رو در این رابطه پیدا کنید و وقتی سهم خودتون مشخص شد تصمیم بگیرید 
اگه سهم خودتون رو ندونید هیج تضمینی نیست که در انتخاب بعدی هم موفق عمل کنید 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha