سلام.
من فردی با خصوصیات اخلاقی هستم که اصلا مایل به رفت و آمد با فامیل نیستم
تنهایی خودمو ترجیح میدم و دلم میخواد بیشتر بیرون و گردش برم تا مهمانی ها و دورهمی های زنانه
ولی متاسفانه با خانواده شوهرم تو یک ساختمان هستیم
از یک طرف هم من اخلاقیاتم با ایشان نمیسازه یعنی اصلا به فرق ها احترام نمیذارن و فکر میکنن چون که من عروس خانواده شون هستم باید با همه چی بسازم و کنار بیام و خصوصا اینکه رفتار با بزرگتر اینو ایجاب میکنه
همچین طرز فکری دارن
و اینکه خب من واقعا جمع های زنانه رو دوست ندارم
حرف های بیخود و پرسیدن از زندگی خصوصی بقیه اصلا از نظر من جالب نیست
ولی مادرهمسرم مشکلات زندگی من و شوهرم را ربط میدهد به کم رفت و آمد بودن ما
میگوید اگر شما رفت و آمد کنید کمتر بهم گیر میدید و از این حرف ها
الان هم باردارم برگشته بهم میگه که فردا روز دخترت باید اجتماعی باشه نه مثل تو که با قوم شوهر نمیسازی
منم گفتم من با رفتار نادرست نمیسازم!
واقعا از دخالت هاشون خسته شدم و اینکه میترسم با وجود این دخالت هاشون نتوانم اونطور که میخوام بچمو تربیت کنم!
آخه وقتی من هیچ لذتی از جمع های زنانه نمیبرم چرا باید بروم؟
به من میگوید منزوی هستی و از زندگی لذت نمیبیری
در صورتی که من کاملا احساس رضایت دارم خصوصا که اوقات فراغت خوبی و دارم در کنار زندگی مشترکم اما رفت و آمد با هر آدمیو نمیپسندم!
ادم ها من رو ناراحت میکنن چون روحیم کاملا حساس هست و دوست ندارم حرف های بیخود و نابجا بشنوم و از زندگی خصوصیم سوال پرسیده شود
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید