درود بر شما
اینطور که متوجه شدم بعد از 5 سال رابطهی دوستی، هنوز تردیدها و مسائلی وجود دارن که لازم هست به اونها خیلی بیشتر توجه کنید. شما به عنوان فردی تحصیلکرده برای اشتغالتون منتظر اجازهی فردی هستید که عملا نسبتی جز دوستی با شما ندارن. حتی ارتباطات دوستانهتون رو تحت کنترل ایشون قرار دادید و حق تصمیمگیری و انتخاب رو از خودتون سلب کردید. با اینکه در مورد شما چیزی به خانوادهشون نگفتن، هر بار خواستگار داشتید باهاتون بدرفتاری کردن. و الان شما نگران پا پس کشیدن ایشون هم هستید.
با خودتون فکر کنید هدفتون از ازدواج چی هست؟ آیا قرار نیست ازدواج، زندگی شما رو غنیتر و زیباتر کنه؟ انتظار ندارید شما و همسرتون برای هم بال پرواز باشید و کنار هم پیشرفت کنید و شادتر زندگی کنید؟ محروم شدن از روابط دوستانه و ارتباطات اجتماعی و پیشرفت شغلی و بدرفتاری دیدن در صورت بروز مشکل، چیزی هست که آرامش و پایداری زندگی شما رو تامین کنه؟ این موارد رو بگذارید کنار دهها مورد دیگری که لازم هست قبل از ازدواج حتما بهشون فکر کنید. بهتون پیشنهاد میکنم هر زمان قصد ازدواج داشتید، با خواستگارتون برای مشاورهی پیش از ازدواج تشریف ببرید و اطمینان داشته باشید که صرف وقت و هزینه برای چنین تصمیم بزرگی ضروری و ارزشمند هست.
به خدای بزرگ میسپارمتون
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید