2794

آسایش نداشتن از دست خانواده همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 61 بازدید

باسلام، خانمی هستم،هفده ساله ازدواج کردم  همسرم پسر بزرگه خانواده هست، پدر و مادرم شوهرم شهرستان زندگی میکنند، سه ماه یه بار میان تهران، یک ماه ميموند ،البته دو تا برادر شوهرام تهران ساکن هستند، ولی مادر شوهر پودر شوهرم تمایلی ندارن برن اونجا بمونند،برن سر بزنند نهایتا دو روز، این سری اومده میخواد دو ماه بمونه دارم دیونه میشم همسرم خیلی بهشون بها میده، به قول مادر شوهرم میگه وقتی میام دوست ندارم برم دیگه شهرستان، خانواده خودم شهرستان هستند موقعی که میان که البته پنج روزه برمی گردن میرن شوهرم اصلا بهشون محل نمیذاره،بعضی موقع ها با این شرایط فکر طلاق میافتم نمی دونم چیکار کنم؟

اطلاعات تکمیلی

سن 34 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز
در ابتدا نیاز هست با همسرتون در مورد نارضایتیتون صحبت کنید در صحبت کردن مراقب باشید بهم نریزید ومحکم و قاطع صحبت کنید و به ایشون متذکر شوید که این مسئله آرامش رو از شما میگیره وشما نمی تونید این مدت طولانی رو به خانواده ایشون خدمت کنید 
در مرحله بعد به خودتون توجه کنید ببینید چطور شخصیتی هستید و چطور عملکردی دارید.
از نوشته تون این رو متوجه شدم که نارضایتی و ناراحتی  خودتون رو نشون نمی دهید وحتی معکوس عمل می کنید تا حدی که مهمانها احساس می کنند دوست دارن بیشتر بمانند 
حال نیاز هست نقش خودتون رو بیابید که آیا دوست دارید نقش یه عروس خوب و سرویس بده رو بازی کنید و از این که دیگران پشت سرتون قضاوتتون بکنند نگران می شوید و به همین علت که ترس از قضاوت شدن دارید به دیگران سرویس می دهید و بعد دائم خودخوری می کنید؟
اگر فردی هستید که دائم دنبال تایید دیگران هستید و یا دنبال محبت دیگران هستید و نگران دلخور شدن دیگران هستید  نیاز هست روی رفتار خودتون متمرکز شوید و حتی از یک روانشناس کمک بگیرید 
نیاز هست مهارت جرات ورزی و قاطعیت رو فرابگیرید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha