سلام خانم عزیز
مورد شما رو خاطرم هست، قضاوت کردن راجع به موضوعی که جزییاتش رو نمی دونم و حتی اگر بدونم هم فقط ۵۰ درصد ماجراست، راحت نیست، اما یک نکته ی مهم وجود داره و این که ما هنگام ازدواج، حداقل برای شروع باید شوق کافی داشته باشیم و اگر موجود نباشه جای نگرانی و سوال بسیاره که برای چالش های بقیه ی راه با شوق ناکافی می خوایم چکار کنیم؟
نارضایتی خانواده ها برای ازدواج اصلا موضوع کوچکی نیست که آن را نادیده بگیریم، حتی در مواقعی که فرد انتخاب می کنه علی رغم میل خانواده اش کسی رو انتخاب کنه، در بسیاری از مواقع تردیدها و عذاب وجدان ها و کمبود منابع حمایتی به قدری براش آزارنده می شن که وسط کار کم میاره و شوقش رو از دست می ده و زندگی برای هر دو طرف با ریسک بزرگی روبرو می شه.
این موارد رو دست کم نگیرید، فکر ازدواج به هر قیمتی و چون با هم بودیم حتما هر جور شده باید تا تهش بریم، خیلی منطقی نیست گرچه که درد احساسی کمی نداره.نکته ی مهم تر، برخورد فیزیکی است که در هیچ جا و به هیچ دلیل قابل پذیرش نیست، دیگه چه برسه قبل از ازدواج!
شما شرایط خوبی به لحاظ تحصیلی و اجتماعی دارید و تازه در ابتدای جوانی هستید و مسیر فراخی را پیش رو دارید، مراقب انتخابی که می کنید باشید و احساساتی تصمیم نگیرید.
با آرزوی موفقیت
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید