با سلام دوست عزیز
احساسی که شما در خود دارید "حس ناامیدیه" که شاید گاهی با ناراحتی و عصبانیت همراهه و تنهاچیزی که می دونید این است که ناامید هستید و بدون توجه به این مطلب که تا چه اندازه به سختی تلاش می کنیدو به هیچ جایی نمی رسید. انگار که آب در هاون می کوبید
اینجا دقیقاً همان جایی است که همه می گن: "من کم آوردم" و دست از کار میکشند.
اغلب درد های عاطفی هستند که منجر به ایجاد افکار خودگشی میشن. دلایل همه افراد برای این واکنش متفاوت و منحصر به فرده، برا همین نمی تونیم بگیم که این افکار به خاطر ضعف شخصیته،بلکه این یه بحرانه که با گذشت زمان می تونید بهش غلبه کنید.
احساس خودکشی اغلب با مسایل قابل حل مرتبطه مثل فقدان یک عزیز، تغیییر در شرایط زندگی، یه اتفاق جدید، بیماری های فیزیکی و روانی از قبیل افسردگی و اضطراب، مشکلات مالی و.... .
راهکارهای مقابله با نا امیدی و افکار خود کشی:
*ارتباط خودتون رو با اطرافیان قطع نکنید و با عزیزانتون درد و دل کنید -در بدترین شرایط ، حتی اگه اونا حس خوبی نسبت به شما ندارن و حتی اگه شما نسبت به خودتون حس نفرت دارین - تنهایی برا شما حکم سم رو داره. حس های خودتون رو به اشتراک بگذارید و از ابراز اون ها احساس ترس یا شرم نداشته باشید. در واقع می شه گفت از وجود اطرافیانتون حس حمایت و امید بگیرید.
*دید خودتون رو نسبت به مسایل تغییر بدین، اغلب این نگرش ما نسبت به مسایل هست که مشکل ساز نه ماهیت موضوع. همون جمله معروف: زیبایی در نگاه تو باشد نه در آن چیزی که به آن می نگری.
*حالت های کمال گرایی رو تو خودتون تعدیل کنین چون بیشتر مواقع همین حس کمال گرایی افراطی باعث ضعیف و ناتوان دیدن خودمون می شه . مدام حس می کنیم نمشه و نا امید میشیم، پس به میزان و شدت توقعاتمون دقت کنیم.
*ما در مواجهه با مشکلات سه تا راهکار داریم:قبول شرایط، تغییر شرایط، دور زدن مشکل یعنی از موقعیت دوری کنیم. پس به جایه نا امیدی بهتره یکی از این سه تا رو انتخاب کنیم.
*سعی کنید برا خودتون کارها و اهداف کوچیک تعیین کنید چون موفقیت تو کارهای کوچیک تو این شرایط روحی برای شما حکم اهرم جهش رو داره.در کنار این موضوع از کارهایی که توش موفقیت کسب می کنیین لیست تهیه کنین و از این طریق راهی برای حس – رضایت از خود – ایجاد کنید.
*سعی کنید حس نتیجه مثبت رو تو خودتون تقویت کنید و به جای فکر کردن به ناتوانی و نا امیدی و شکست به نتیجه مطلوب فکر کنید.
*و از همه مهمتر سعی کنید احساسات خودتون رو بشناسید و اونهارو تک به تک تجربه و تجزیه کنید .در این صورته که می تونید واقعیت رو تفکیک کنید و اسیر حس ناامیدی نشین.ساده ترین روش برای این کار نوشتنه.
دوست عزیز اینکه شما دارین ازهمسرتون جدا میشین نوعی تغییر جدید و دردناک تو زندگی شما محسوب می شه که باالذاته استرسزا هست و می تونه افکار نا امیدی و حتی خودکشی رو در شما ایجاد کنه ولی همون طور که گفته شد باید واقعیت ها پذیرفته بشن و یکی از سه راه حل فوق رو انتخاب کنید.افکار نا امیدی و خودکشی یکسری افکار گذرا و موقت هستند که بعد از طی شدن دوره حاد و بحرانی فروکش خواهند کرد نکته اساسی در این دوره بحرانی شناخت دقیق احساسات و افکار خودمون و همچنین مدیریت صحیح اونهاست. از طرفه دیگه سعی کنید حتما تو جمع های مختلف – علی رغم میل باتنیتون و لذت نبردنتون – شرکت کنید.
+توصیه آخر بنده به شما معرفیه دو کتاب :
1-دریچه ای به شادمانی
2- اپرای شناور(یک رمان کوتاه که شبیه وصف حال شماست)
پاسخ سلام دوست عزیزمادری موهبت زیبایی در زندگی است و هر خانمی دوست دارم این حس و حال را تجربه کندمن درک میکنم چقدر این مساله براتون اهمیت دارد اما آیا آمادگی پذیرش نقش مادری را دارید آیا شرایط زندگی شما بر...
پاسخ سلام دوست عزیز تشکر از اینکه ما رو برای طرح سوالتون انتخاب کردید با توجه به شرح حالی که دادید و اینکه مدتی هست پرخاشگر شده اند شاید در محل کارشان ویا ... مشکل و موردی پیش امده که فکرشان را درگیر کرده...
نمیدونم.چه رشته ای برم ناامیدم
پاسخ وقت بخیر دوست عزیز هیچ کس بهتر از شما از توانایی ها و علایق تان خبر ندارد این شما هستید که می دانید چه توانایی ها و استعدادهایی دارید این انتخاب و آینده شماست بنابرین توجه داشته باشید که به کدام یک ع...
خیلی ناامیدم و افسردم خسته شدم
پاسخ وقت بخیر دوست عزیز هر فردی خودش را با دیگری قیاس کند طبیعتا با شرایط که شما مطرح کردید مواجه خواهد شد ابتدا از خودتان بپرسید که در این مقایسه کردن ها به دنبال چه هستید؟ هدفتان چیست؟ به هر حالا از ان...
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید