بیکاری و دست بزن داشتن همسر

سلام. شوهرم بیکاره سرکار نمیره تا بعدازظهر میخوابه چند ماهی هست تو دلم نگه داشته بودم بهش بگم ولی ترسیدم اطرافیانمون خانوادم خانوادش دوستاش هم اینو به من گفتن که تو اگر بخوای میتونی ۸ صبح بفرستیش سرکار . تو این زندگی منو‌ خیلی اذیت کرده ماهها میگذره منو پسرمو به یه تفریح کوچیک نمیبره همش منتظره پدرش فوت کنه یا به نحوی ملکشو از چنگش در بیاره .من نگفته بودم تا پریروز که تا ساعت ۶ عصر خوابیده بودم اول بهش گفتم حس بدی دارم میخوابی تا این وقت گفتم برو پی یه کاری تا کی میخوای نزول بگیری من خودم مریضم فشار مغزی نخاعی بالا دارم غالبا سردرد دارم و‌ چشم چپم کاملا نمیبینه از عید تا حالا حتی برای درمان من نزول میگیره وقتی گفتم انقدر کتکم زد انقدر به سر و صورتم زد و رو چاقو کشید و سعی کرد با پتو خفم کنه کلی توهین به خانوادم کرد کلی تهمت بهم زد ولی بخدا من فقط حرفم این بود برو‌ کار کن بعد سعی کرد منو از خونه بندازه بیرون ولی چون بچمو‌ نمیداد میترسم برم ...خسته شدم از کاراش بریدم دیگه توانشو ندارم فقط کمکم‌کنید من از پسش بر نمیام من آدم ساده ایم ‌ولی اون خیلی زرنگه و فریبکار