2794

سلام خسته نباشید 

من ۳ سال هست که ازدواج کردم و یک دختر ۴ ماهه دارم 

هیچوقت به همسرم شک نکردم هیچوقت بهش پیله نکردم که کجا میری چیکار میکنی کی میای 

در حد نگرانی که کی میای یا کجا میری

ولی ایشون به من میگه گیر نده دیگه یا میگه حتما باید بدونی یا بهم میگه هر جا میرم باید از تو اجازه بگیرم ولی خدا میدونه تا حالا نشده من بهش بگم از من اجازه بگیر یا باید به من بگی ،خودش باید بدونه که من همسرشم شریک زندگیشم باید یه چیزایی به من بگه. وقتی میگم حقوقت زیاد شده یا میگم فلانی چی گفت اصلا یه جور میشه که از پرسیدن سوالم پشیمون میشم

ولی من نشده نپرسیده و گفتم

حتی الان هم مریض شده و دکتر استراحت داده ولی میخواد بره  سرکار

چون با اقوام تصمیم داره بدون خانم ها برن شمال 

به من نگفت من از گروهی که دارن داخل اون گروه مطرح کردن متوجه شدم 

که خیلی ناگهانی پیامهارو دیدم 

ولی بهش میگم نرو باید استراحت کنی میگه باید برم زشته فکر میکنن سوءاستفاده میکنم ولی نگفت که شاید برم شمال بخاطر این میرم که بتونم بعد مرخصی بگیرم

نمیدونم چرا بهم نمیگه

یا یه مبلغی به حسابش واریز شد که من هم منتظر بودم واریز کنن به من نگفت 

وقتی فهمیدم واریز شده و به من نگفته خیلی ناراحت شدم آخه گفته بودم به من بگو که خیالم راحت شه ولی نگفت و خودم پیام بانکو دیدم وب هش گفتم که نگفتی و ایشون گفتن فکر کردی نگفتم میخواستم ببرم برای خودم 

ایشون محل کارشون یه خانم هست که منشی اونجا هستن از همسر من بزرگترن و خیلی با وقار هستن  و مجردن

همسر من ازشون چند تا سوال در زمینه بخور سرد و پماد برای بچه میپرسن چون خواهر همکارشون در داروخانه کارمیکنن 

ازشون میپرسن و جوابشو میگیره 

یه شب همسرم گفت بیا خانم سبحانی رو دعوت کنیم برای شام

گفتم چرا گفت همینجوری من گفتم ایشون مجردن تنهایی بیان اینجا درست نیست حتی خودش نمیاد اگه همکارای دیگتو بگی مشکلی نداره که دیگه حرفی نزدن 

من هیچ فکری در مورد اون خانم نکردم‌ چون ایشون خیلی خیلی نجیب و خانم هستن 

ناخودآگاه فکرم به همسرم بد شد برای اولین بار ولی خوب به روش نیاوردم که چرا میخوای بگیم فلانی بیاد خونمون

یا الان که زایمان کردم یه خورده سیستم بدنیم بهم ریخته میگه لاغر شو این چیه شکم داری 

و ....

و یکبار برگشت گفت تو چرا اینکارارو بلد نیستی یا یاد نمیگیری (مسائل جنسی) این حرفش برای یکماه پیشه من هیچی نگفتم و الان خیلی خیلی خوب دارم رو مسائل رابطه جنسیمون تمرکز میکنم که کم و کسری نباشه و این اولین باری بود که همسرم شکایت کردن و برام خیلی عجیب بود که چرا قبلا چیزی نمیگفتن و الان بعد ۳ سال میگن

شما به من بگین چه برخوردی داشته باشم چیکار کنم 

ببخشید خیلی طولانی شد لطفا راهنماییم کنین چون حس میکنم من شریک زندگیش نیستم چون یه چیزایی که رو به من نگفته و مشکلای دیگه

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۳ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده و زوج درمانگر

سلام دوست عزیز 
بسیاری از مشکلاتی که ما در زندگی مشترک داریم به دلیل نداشتن مهارتهایی مثل گوش دادن -بیان احساسات -مهارت گفت و گو-حل تعارض و...میباشد در اکثر موارد هم به دلیل این که ما از نیازهای یکدیگر خبر نداریم مثلا به نظر میاید که همسر شما نیاز به آزادی وتسلط بالاتری از شما دارد واین تفاوتها را باید در رابطه بدانیم که مطابق با آنها وبا توجه با آنها عمل کنیم .بیشترین تعارضات در رابطه در سالهای اولیه وجود دارد پس تا میتوانید با مطالعه -مشورت گرفتن وشرکت در کارگاههای آموزشی سعی کنید اطلاعاتتان را در زمینه هایی که خدمتتان عرض کردم بالا ببرید .
موفق باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha