قطع رابطه با خواهر و دلسوزی برای او

عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما

حقیقتش من یه خواهر دارم که خیلی قد و مغروره و خودخواهه.

هیچکس غیر از خودشو قبول نداره.

اشتباهات خودشو اصلا نمیبینه و اشتباهای بقیه رو دائم میکوبه تو سر آدم.

خوبیای بقیه رو نمیبینه خوبیای خودشو میبینه.

خیلی هم خشکه،اهل خوش و بش نیست،کلا از بالا به همه نگاه میکنه و غرورش نمیزاره با کسی گرم بگیره....

اینا خصوصیاتشه ،گفتم که راحت تر کمکم کنین.

حالا این خواهرم با همه اینجوریه،تو زندگی مشترکشم همینه و بخاطر همین به مشکل خورده،دوماهی هست که از بقیه شنیدم میخواد طلاق بگیره و وکیلم گرفته و خیلی مصممه،

با منم چند ماهه که  قطع رابطه کرده دلم میخواست باهاش آشتی کنم راه و چاهو نشونش بدم ،بگم داره خودشو بیچاره میکنه و باید اول اخلاق خودشو درست کنه،چندبارم بهش پیام دادم خیلی بد جوابمو داد،چیکار کنم حالا؟ بعضی وقتا فکر میکنم باید تنها باشه و به کاراش فکر کنه تا غرور کاذبشو بزار کنار ولی بعد دلم میسوزه که تنهاست،

ما یه مادر و سه تا خواهریم، الان با هممون قطع رابطه کرده ‌چون از همه توقع بیجا داره و ما نمیتونیم با این اخلاق کنار بیایم.به نظر شما بهترین راه چیه؟تنهاش بزاریم اخلاقش درست میکنه یا نه؟

آهان اینم بگم که دلیل قهرش اینه که توقع داره هممون کار و زندگیمونو ول کنیم و وظیفمونم میدونه که در اختیارش باشیم کاراشو انجام بدیم چون اون سه تا بچه قد و نیم قد داره و ما یه بچه ،اگر هم به هر دلیلی نرسیم بریم پیشش فوری قهر و قطع رابطه میکنه.شوهرشم یه آدمی هست که اهل بخور و بخوابه سرکار هم نمیره،هرچی ما بهش میگیم باید این توقع رو از شوهرت داشته باشی قبول نمیکنه،غرورش نمیزاره از شوهرش بخواد تو کارای خونه کمکش کنه...

در ضمن الان ۴-۵ ماهه که قطع رابطه کردیم.

ممنون میشم کمکم کنین

من قسمت سن و غیره اطلاعات خواهرمو میزارم که بهتر کمکم کنین