سلام خانم محترم.
خیلی متاسفم بخاطر اتفاقاتی که افتاده.
بنظر میاد شما بار زیادی را در زندگی مشترک تون حمل می کنید.
در مورد سوال آخرتون، بنظر میاد هم شما و هم همسرتون تلاشهایی داشتید برای زندگی مشترک، از جمله اینکه با هم به جلسات مشاوره رفتید. اما شاید ارتباطی که باید و لازمه، بین مشاورتون و همسرتون ایجاد نشده. و ایشون ادامه نداده به جلسات.
پس تلاشهایی از سمت هر دو نفر بوده، که طبق تعریف شما، بنظر من، جاهایی تلاشهای اشتباه و غیرسازنده ای بوده.
مثل اینکه اگر ارتباط همسر شما با خانواده تون به هم خورده، دلیل ندارد شما ارتباط تون رو کم کنید.
در هر حال لازمه در مورد تک تک اتفاقاتی که شما رو به این نقطه رسونده، بیشتر صحبت بشه تا تلاش سازنده از تلاش غیرسازنده شناخته بشه.
اما در حال حاضر، تصور میکنم هنوز راه هایی برای بهتر کردن رابطه شما و همسر شما وجود داره.
اگر همسرتون به مشاوره نمیاد، ازش بخواهید شما رو پیش مشاوری ببره که خودش قبول داره و تونسته ارتباط بگیره. و امیدوارم شما هم بتونید ارتباط بگیرید.
کتاب «زندگی مشترک و حد و مرزهایش» از انتشارات صابرین رو حتما مطالعه بفرمایید.
همچنین کتاب «پیامها» از نشر ارجمند.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید