2794

چت جنسی همسر و بی اعتمادی من

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 252 بازدید 2 تبادل تجربه

با سلام من با همسرم دوست بودم ۵ سال تو اون مدت چند تا پیامک دیدم ازش فرستاده بود که میگفت طرفش پسر بوده ، بعد یه بار دعوا به دختر عمم زنگ زده بود که من خونه عمم بودم متوجه شدم میخواست در مورد رابطه جنسی باهاش حرف بزنه بعدش پیش درمانگر عنوان کرد شرط بسته بودم با پسرخالم که بهم پا میده ، یه بارم خواستم به وسیله دوستم امتحان کنمش که باهاش قرار  گذاشت که من به روش اوردم گفت میخواستم ببینم کیه اینا همش مال دوستی بود و من چون وابستش شده بودم گذشت کردم بعد ازدواج کردیم رابطمون از اول یه بار در هفته بود چند بار اس ام اس مشکوک دیدم 

الان نه ساله ازدواج کردیم من بچه اولم رو که به دنیا اوردم بچمم زود به دنیا اومد و هزار تا مشکل داشت تا خوب شد بعد یک سال از تولد بچم اتفاقی چت جنسی دیدم با یه خانوم سرطانی اون خانوم پا نداده بود و گرنه معمول نبود چی بشه بعد در همون حین با یه دختر شهرستانی چت کرده بود که انگار از ظاهر ش خوشش نیومده بود که ادامه بده و چت با همکار خانومش که بیوه بود و پاک شده بود و قسم خورد فقط صحبت بوده برای اینکه من ناراحت نشم پاک کرده یعنی صحبت کاری بوده خلاصه بعدش پیش درمانگر رفتیم اون گفت گذشت کن همه مردا همینن شوهرت پشیمونه و گفت اعتماد به نفس نداره شوهرت و کارهایی که تو جوونی نکرده میخواد بکنه خلاصه الان سه سال گذشته و من شدیدا بهش بی اعتمادم چیزی ازش ندیدم دیگه جز چند بار نگاه به باسن خانومها که گفت نگاه معمولی بوده زیر بار نرفت من خودم ۳۵ سالمه شوهرم ۳۸ سالشه تو ۲۹ سالگی شوهرم ازدواج کرد به گفته خودش قبل من با دونفر بوده فقط دوتا بچه ۴ و ۲ ماهه دارم 

پدر و مادرم جدا شدن و هیچ حامی هم ندارم 

تا الان خیلی کارا براش کردم 

سری آخر سر نگاه به باسن خانوم که دفعه دومش بود دعوامون شد جواب درست نمی داد میگفت حرفم نمیزنم راجع بهش فقط نگاه معمولی بوده ولی نگاهش دنبال کننده بود گفت مشاورم نمی یام 

خلاصه دعوامون شد اصلا ناراحتی من براش مهم نبود که از عصبانیت بهش ضربه زدم و گفت نزن نکن پا میشم میزنمت گفتم پاشو بزن که در اثر تحریک من یک دونه برای بار اول زد 

من میخواستم هر طور شده توجهشو بگیرم که نکرد گفتم نهایتا هلم میده ولی زد 

الان خیلی درمونده ام اصلا حرف نمی زنیم تو دعوای آخرم کلی حرف بهش زدم که برو هر غلطی میکنی بکن جلو چشم من نباشه تو جلو بچه هات چطور جرات کردی نگاه کنی خجالت بکش و این حرفا الان موندم با یه قلب زخمی و داغون من زندگیمو دوست دارم اونم دوست داره ولی خسته شدم برام تقریبا هر کاری بتونه میکنه ولی انگار دیگه بعد از چت جنسی من آسیب جدی دیدم توقعم ازش بیشتر شده ولی اون فکر میکنه خوب همه چیز به قبل برگشته و چیزی نشده شوهرم مرد خوبیه تنها مشکلم باهاش همینه و همه میگن شوهرت عالیه در صورتیکه این مشکل رو دارم من

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۵ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده و زوج درمانی

سلام وقت بخیر
با توجه به اینکه همسر شما دیگر موارد و اشتباهات گذشته را نداشته ، بنظر میاید شما بدگمان و حساس شده اید آنقدر که حتی با دنبال کردن نگاه همسرتان موجبات خشم و پرخاشگری را بوجود آورده اید.
گاهي اوقات همسر ما با همسر ديگران تفاوت دارد، بايد ويژگي ها و تفاوت هاي محيطي و متأثر از آداب و رسوم همسر خود مخصوصاً تفاوت هاي شخصي و شخصيتي را شناخت، عدم شناخت اين ويژگيها،‌ ممكن است باعث سوء ظنّ گردد.

شما در واقع به نوعی از ناهنچاری دچار شده که در تضاد پیوسته با آرامش روانی تان است. انسان بدبین با خیال بافیی ها و تصورات پوچ آن قدر افکار منفی در ذهن خویش پرورش می دهد تا بالاخره خود را تحت فشار روحی و روانی می بیند.شما در صدد رسیدن به باور به خائن بودن همسرتان هستید.

وقتی همسرتان موارد را انکار کرد نباید بر حرف خود پافشاری کنید زیرا او را گستاخ می کنید.
متاسفانه امروزه درصد قابل توجهی از مراجعین به اتاق مشاوره را زنان مردانی تشکیل می دهند که به چنین صفت مخربی دچار شده اند و برخی از آنها با رشد روز افزون تخیلات منفی، در آستانه ی بیماری روانی قرار دارند.
هنگامی که شما به شریک جنسی خود بی اعتماد می شوید  توان خود را در ابراز محبت به همسر از دست می دهید و دچار اختلال عاطفی می شوید. در چنین شرایطی بستر آسیب های اخلاقی هم فراهم می شود. بررسی زندگی افرادی که در آستانه ی سقوط اخلاقی قرار گرفته یا بدان مبتلا گشته اند به خوبی روشنگر این واقعیت تلخ است که اغلب آنها بحران کمبود محبت وایراد گرفتن های مکرر از طرف همسر روبه رو بوده و به خاطر احساس خلا عاطفی از فساد اخلاقی سردرآورده اند.
شما از تمام روزنه های زندگی نکاتی را به چنگ می آورید که رفتار و گفتار همسر خود را با سوء ظن ارزیابی کنید و صداقتش را زیر سوال ببرید.
مهم اين است كه عينك بدبيني را در مورد خودمان، اراده مان،و همسرمان برداريم و از خود خواهي و بدگماني دست برداریم ...فراموش نکنید که مردان به سمت زنان خوش اخلاق و بهانه جو نبودن می روند .لذا با محبت کردن بدون منت او را به خودتان پایبند نمایید . صحبت کنید و بگویید از این لحظه به بعد به تو اعتماد دارم کمکم کن دچار بدبینی نشوم.
درپايان لازم به ذكر مي دانيم كه اگرسوء ظن ناشي ازاختلال رواني باشد، مراجعه به روانپزشك ومصرف دارو ضروري است.

تجربه شما

login captcha

سلام من شوهرمو دوست دارم زندگیمم دوست دارم مشکل من اینه که شوهرم با دخترا چت میکنه و قسم میخوره که به قصد ازدواج نیست فقط واسه دلخوشیه ولی همه حرف میزنن حتی من که زنشم به زور واسم شارژ میزنه ولی واسه اون شارژ بیست تومنی میزنه من چیکار کنم که این رابطه هارو کنار بزاره وقتی با منه خیلی خوبه ولی وقتی شروع به این کارها میکنه حسش بهم اهمیتش بهم خیلی کم میشه تورو خدا راهنمایی کنیدتا یه کاری کنم دست از این کارا برداره 4 ساله ازدواج کردم بچه هم ندارم نمیدونم به این هم ربط داره یا نه ولی خودش میگه نه کمکم کنید

ممنون از لطف شما

که واقعا تا الان فکر ميکردم ايشون مشکل دارم يعني به نظر شما ميشه بهشون باز مثل قبل اطمينان داشته باشم ؟؟؟