2794

همسرم به مادرش وابستگی دارد

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 63 بازدید

سلام

من نزدیک دو ساله عروسی کردم

اما شوهرم چیزی بخوایم بخریم زنگ میزنه از مادرش میپرسه

گوشت، گلاب ، گردو، ادویه و حبوبات

میگه ما تجربه نداریم و میگه مادرم مغازه آشنا داره یا اصلا میگه مادرش برامون بخره

منم خیلی اعتراض کردم حتی یکبار خواستم شوید خشک کنم زنگ زد از مادرش پرسید اونم گفت نه شما بلد نیستید میگنده و ...

مگه خودم مادر ندارم ؟ خسته شدم

میخوام خودم رک به پدرشوهر و مادرشوهرم بگم لطفا دیگه برای ما چیزی نخرید

هر چی به شوهرم گفتم بی فایدست . البته خیلی بهتر شده

حتی مسافرت رفتیم بزور و به اجبار گفته ممکنه دزد بیاد طلاهات بزار خانه مادرم . و کلید خانه ام را به اونا داد تا بیان سر بزنن

در صورتی من دوست نداشتم کسی بیاد وارد خانه ام شود

همه جا هم میگویند ما دخالت نمیکنیم در زندگی فرزندمان و با مهربانی و دلسوزی

هرکی هم مرا میبیند میگویید خوشبحالت با مادرشوهرت

شوهرم هر روز به مادرش سر میزند هر چند کوتاه . و میگه منم حق دارم مادرمو ببینم . تو هم تکی میری خانه مادرت. 

بنظرتون چیکار کنم؟ شوهرمم میگه مادرم خیلی فداکاره و من ناشکرم

خسته شدم 

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۰ جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام همراه عزیز ✋🏻
ممنون از اینکه مارا انتخاب کردید 
دوست عزیز شیوه خودرا تغییر دهید وبا مساله مسئولانه تر برخورد کنید ،اینکه شما با خانواده همسرتان در مورد این مسئله صحبت کنید کار درستی  نیست ،چون باعث ناراحتی میان شما خواهد شد .اجازه ندهید این رفتارها بروی روابط شما با همسرتان وزندگی مشترکتان تاثیر بگذارد .سعی کنید بیش از حد روی خانواده همسرتان متمرکز نشوید ،حساسیت بیش از حد فقط باعث آزار و اذیت خودتان می‌شود .به جای تمرکز روی  این مسئله روی زندگی مشترک تان وقت بگذارید .به خوبی های زندگی مشترکتان فکر کنید.سعی کنید در این مورد با همسرتان بحث نکنید ،از خانواده اش بدگویی نکنید .این  مسائل و وابستگی ها بیشتر در اوایل زندگی  مشترک هست و به مرور زمان کمتر خواهد شد.

                          شاد وموفق باشید 🌷🙏🏻

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha