سلام خانم عزیز، وقت شما هم بخیر باشه
متوجه هستم که در شرایط سختی هستید که در آن دخیل نبوده اید اما مجبورید به نوعی پاسخگو باشید. واقعیت این است که در شرایط اینچنینی که به هنگام تفاوت عقاید و فرهنگ های خانواده ها برای عده ی زیادی از افراد اتفاق می افتد، متأسفانه سنگ بنای اختلافات زیادی گذاشته می شود و گاه تا حدی پیش می رود که یا برای ازدواج مانع ایجاد شود و یا این که به نوعی خانواده ها فرزندشان را طرد می کنند. معنی این حرف این است که به نظر می رسد شما و هر کسی که در چنین شرایطی قرار گیرد توان چندانی برای تغییر شرایط نخواهد داشت. تلاشی هم اگر قرار است صورت بگیرد باید از سمت آقا باشد نه شما، چرا که اگر حرکتی هم بتوانید انجام دهید نشانه ای از این تلقی می شود که تور پهن کرده اید و قصد دارید خودتان را به هر شکلی شده تحمیل کنید و این به گارد خانواده اضافه می کند. تنها کاری که پیشنهاد می شود انجام دهید این است که اگر آقا توانستند قرار ملاقاتی با خانواده شان با شما ترتیب دهند، شما بسیار معقول، منطقی و محترم بدون این که شأن خودتان را پایین بیاورید با مهربانی قدری رفع سوء تفاهم کنید تا شاید بتوانید بر ذهن طرف مقابلتان تاثیرگذار باشید.
پیشنهاد نمی شود که اگر هیچ گونه پیشرفتی در پذیرش خانواده ی آقا ندیدید، رابطه تان را پیشرفته تر کنید. معمولا ازدواج هایی که علی رغم میل خانواده ها صورت می گیرد دستخوش فشارها و چالش های زیادی می شود که در نهایت احساس تردید، پشیمانی و یا انزوا، بر روی رابطه ی طرفین تاثیر زیادی می گذارد. مگر این که آقا به قدری مستقل و مطمین از تصمیمش باشد که مسئولیت انتخاب علی رغم میل خانواده اش را کاملا بپذیرد.
مراقب خودتان باشید
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید