2794

همسرم به شدت به مادرش وابسته است

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 76 بازدید

سلام وقتتون بخیر

لطفا منو راهنمایی کنید. من دختری هستم به قول شوهرم حساس سر شوهرم خیلی حساسم به شدت دوستش دارم. دوست دارم فقط همه ابراز محبت و احساسش برای من باشه ولی متاسفانه اصلا اینجوری نیست مثلا شوهرم وقتی خانوادش رو میبینه(پدرشوهرم فوت کردن و شوهرم ۲ تا برادر کوچکتر از خودش داره و ۲۶ سالشه) منو به کلی فراموش میکنه میره پیش مادرش میشینه و باهم تو یه ظرف میوه میخورن و چیزی میخورن و واسه من یه بشقاب جدا میذارن و واسه خودشون با هم.منم به شدت اعصابم خورد میشه و ناراحت میشم ولی نشون نمیدم ولی خب از احساساتم نسبت به شوهرم کم میشه.

این یه چیز خیلی جزئی بود که گفتم بهتون

و اینم بگم شوهرم به شدت بچه ننست واقعا حالمو به هم میزنه اینجوری بودنش

بنظر شما من باید چیکار کنم؟چون واقعا با اینکاراش زندگی رو برام جهنم کرده. مثلا بخوایم جایی بریم کیف مادرشو دست میگیره ولی همین دیشب که اومدیم بیرون گفتم کیف منو میگیری سختمه؟ گفت زشته من روم نمیشه.خیلی ناراحت شدم ولی به روش نیاوردم.

تو رو خدا بگید من باید چیکار کنم؟

پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام خانم عزیز.
احساس مورد بی توجهی قرار گرفتن از سمت همسر، احساس بسیار سنگینی هست.
سعی کنید احساسات تون رو تشخیص بدید، و اونها رو صادقانه با همسرتون در میان بگذارید؛ مثلاً: عزیزم من احساس خیلی سنگینی بهم دست میده وقتی بنظرم میاد در حضور خانواده ت من رو نادیده می گیری. و مثال تون رو بگید.
شما قبل از هر چیز باید احساسات، نیازها و خواسته هاتون رو بشناسید و با زبان نرم برای همسرتون بیانش کنید.
شاید ایشون واقعا متوجه رفتار آزاردهنده شون نیستن. شما کمکش کنید متوجه بشه و نیاز شما رو درک کنه.
پیشنهاد می کنم کتاب «پیامها» از انتشارات ارجمند (جلد سبز رنگ) را حتما مطالعه کنید.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha