2794

تنهایی در زندگی مشترک

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 76 بازدید

سلام خسته نباشید مشاور عزیز. من ۲۶ سالمه و با دوران عقدم ۸ سال و یکماهه عقد و حدود ۷ سال و نیم با هم داریم زندگی میکنیم آقا هم ۲۷ سالشه تو سن کم از طریق تماس اشتباه آشنا شدیم کم کم من تو شرایط روحی بدی بودم خانوادگی هم متشنج بابام اعتیاد داست و همه برای ما تصمیم میگرفتن خیلی تحت نظر بودم یه نامزدی داشتم آزمایش خون رفتیم اما بهم خورد بخاطر دخالت عموهام منم خیلی تنها بودم خیلی ناراحت بودم وابسته اون آقا شدم با پیام و گاها تماس تو خونه هم تحت فشار بودم اینو یه راه نجات دیدم خیلی باهام خانوادم مخالفت کردن اما گفتم من میخوامش و با اصرار من همسرم اومد خواستگاری رور خواستگاری که فهمیدم حرفاش هم دروغ بود من اونجا گفتم نمیخوام اما اینقدر گریه کرد که دلم سوخت و با ترحم گفتم باشه البته وابسته هم بودم من فقط روز خواستگاری آزمایش خون و عقد دیدمش تو دوران عقد گفتم میخوام جدا بشم پدرم اجازه نداد رفتم و خیلی سختی ها کشیدم خانوادش خیلی آزارم دادن خودش خیلی کتکم میزد نمیزاشتن بره سرکار پول نداشتیم و حمایتم نمیکرد بارها خیانت دیدم تا الان هر بار قول میده و چند وقت بعد دوباره تکرار میکنه من خیلی محبت میکردم خیلی حمایتش کردم همیشه ابراز علاقه اما اون هیچوقت خودش نمی اومد ابراز علاقه کنه خط و گوشی مخفی پیام های مختلف بازم خط مخفی و صدای دختر حتی شلوار خونگی دخترونه تو اتاق خوابم دیدم میپرسیدم این چیه کجا بوده میگفت من خبر ندارم قسم میخورد و نمیگفت اتمام حجت کرده بودم اگر دوباره اینکارو کرد رهاش میکنم ناخواسته باردار شدم و سقط شد قبلش بچه نمیخواستیم هنوز یکماه نشده و ناراحت سقط بودم که بازم لو رفت عکس های خیلی بد از یه خانون تو یه پوشه مخفی شده بود عکسهای لختی و همینطور یه شماره تو واتساپ بلاک کرده بود شبا بلاک میکرد رورا آنبلاک خط مخفیشو گرفتم بهش گفتم میبخشمت بگو اما نگفت هر چی قسمش دادم خیلی گریه میکردم و زجه میزدم یک دفعه می اومد میگفت چته چیشده و نگاه تو چشام میکرد قسم دروغ میخورد و میگفت نمیدونم اینا چیه چطور تو گوشی منه دختره رو پیدا کردم این دختر چند سال قبلم آقا رفته بود پیشش من صداشو شنیده بودم و حتی دوتا عکسشو دیده بودم عکس دختره رو دیدم فهمیدم اونه کتکم بارها زده تهمت میزنه شکاکه خیانت میکنه با بی پولیش ساختم تا الان برای من یکدست لباس نخریده هیچوقت هیچوقت بوسم نکرده هیچوقت ابراز علاقه نکرد دیگه حرفای محبت آمیز نزد بارها مردم واسطه شدن اما دیگه خیلی خسته شدم یکبار بابت کاراش قرص خوردم برای خودکشی که بیمارستان بردنم خوب شدم اینبارم بازم به خودکشی فکر میکنم پدرم حمایتم نمیکنه بابت دعواها پدرم طلاق نگرفتم تا حالا مادرمم ناراحته اما من دیگه نه عشقی دارم نه دوست داشتنی فقط حس ترحم دارم و وابستگی اما دلم میخواد تموم بشه چون من همونقدر که الان تنهام و عذابهایی دارم بعدهاز جدایی هم همین میشه بارها جلو جمع کتکم زده بی احترامی کرده حتی شده که شب بهم بگه برو بیرون من شهری دور از خانوادم زندگی میکنم تنهام اومدیم خونه بابام سند ازدواجمو ببریم جدا بشم اما اینجا گفت آره من با این خانوم بودم نگفت چند سال ترسید و گفت چند ماه پیام داده ببخش قسم میخورم اما مطمئنم دیگه اصلاح نمیشه .من پشیبانی ندارم اما میخوام جدا بشم برم سرکار .بنظر شما اینکه من دارم میگم جدایی درسته فحاشی و تهمت و دورویی و دروغ و بی اعتمادی و شکاکی رو داره و من هیچوقت چیزی کم نذاشتم ظاهری زیبام و خوش پوش هیچوقت مشکلاتمو نگفتم جایی مورد جنسی هر وقت خواست تمکین کردم با این وجود آیا کار من برای طلاق درسته لطفا راهنماییم کنید؟ خیلی ممنونم

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۶ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده و زوج درمانگر

سلام خدمت شما دوست گرامی 
شما برای فرار از شرایط خانواده با فردی که از همان ابتدا متوجه شدید که شخص مناسبی برای ازدواج نیست بر اساس ترحم قبول کردید .به دلایل کاملا اشتباه تن به ازدواج دادید "ترحم وفرار از شرایط خانواده" آنهم در سن 18 سالگی وبعد از ازدواج شرایز خیلی بدتر شد چون شما دونفر اصلا آمادگی ازدواج نداشته اید وهیچکدام به بلوغ عاظفی عقلانی و.... نرسیده بودید .الان هم خدا را شاکر باشید که بچه دار نشدید وجنین شما سقط شد چون اوضاع خیلی بدتر این میشد.ما در موارد شبیه به مورد شما بعد از بررسی دقیق ارتباط زن وشوهر وتاریخچه زندگی وتحلیل مشکلات وعلت یابی بر اساس تمایل هر دو نفر زوج درمانی را پیشنهاد میدهیم از هر دو میخواهیم یک ارزیابی از زندگی مشترک با کمک ما داشته باشند وبعد از معمولا 6 ماه تصمیم میگیریند که جدا شوند یا نه .اگر تصمیم به جدایی گرفتید سعی کنید از همین الان مهارتهای خودتان را بالا ببرید حرفه ای یاد بگیرید تا بتوانید از لحاظ مالی به خودتان کمک کنید .عزت نفستان را بالا ببرید ومراقب باشید بهترین تصمیم را برای زندگیان بگیرید ونگذارید اوضاع به همین شکل ادامه پیدا کند

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha