سلام
من یه آقا هستم
نامزد دارم
خیلی بهش وابستم، حتی اگه یه ساعت ازش بی خبر بمونم دلم طاقت نمیاره، واقعا نفس بند میاد ، نمیتونم دوریشو تحمل کنم.
من آدم مذهبی نیستم
ولی خانومم عکسایی از خودش میذاره اینستا که جالب نیست
هر چی هم من میگم گوش نمیکنه میگه خوشم میاد عکسامو بذارم.
بخدا دیشب یه بسته کامل 10 تایی قرص خواب خوردم که بخوابم دیگه بلند نشم ولی این قرصا روم اثر نمیکنه، به حدی حرص میخورم و کفری میشم دلم میخواد سرمو بکوبم به دیوار ، نه دوریشو میتونم تحمل کنم و نه این وضعشو، دلم میخواد بمیرم.
اگه بهش بگم قرص خوردم یا بگم اینجوری نکن خودمو میکشم بدتر لج میکنه.
خوشش نمیاد اینجوری جلب توجه کنم ولی واقعا من از بس حرص میخورم قلبم درد میکنه، قفسه سینم تنگ میشه نمیتونم نفس بکشم از کاراش
اصلا توجهی به حالم نمیکنه
میگه اگه منو میخوای باید کنار بیای با این وضعم.
چیکار کنم؟
تو رو خدا نگین ولش کن چون امتحان کردم، یه روز نکشیده به گوه خوردن افتادم و برگشتم پیشش
فقط بگین چیکار کنم
چیکار کنم یکم نرم بشه، یکم به حرفم گوش کنه
بخدا خیلی دوست دارم نمیتونم دوریشو تحمل کنم.
بیش از حد بهش وابستم حتی بیشتر از اکسیژن
فقط بگین چیکار کنم که یکم با من راه بیاد
من نمیگم عکس نذار، فقط میگم یکم رعایت کن
ولی میگه دور و بری های من از اینم بدترن
چیکار کنم
تو رو خدا کمکم کنین
دارم دیوونه میشه
دلم میخواد خودکشی کنم ولی نمیتونم :(
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید