طرز برخورد با خانواده همسر

با سلام. سه ماه هست ازدواج کردم ۲۴ سالمه و شاغل هستم .خانواده همسرم خانواده شلوغی هستن و هر شب دور هم جمع میشوند .در این مدت وقتی برای برنامه ریزی کردن برای خودم ندارم حتی حمام نمیتونم برم حتی یکبار گفتم حمام نرفتم خسته هستم گفتن که وای چقدر حمام میری نرو فردا برو میگویم شاغل هستم نمیرسم ولی دائما خانواده شوهرم تلفن میکنن که چیکار میکنی تنهایی در خونه در صورتی که بارها گفتم من سرکارم نمیدونم متوجه نیستن یا نمیخوان متوجه باشن برایم برنامه ریزی میکنن تعطیلات رو برنامه ریزی میکنن و من باید قبول کنم هرجا میرن هر شب و روز باید در اختیارشون باشم و با تمام این وجود مادرشوهر با کنایه میگن که فکر کردین اگه پسراتون زن بگیرن میزاره زنش بیاد پیش خانواده در صورتی که خانواده خودمو نمیبینم. همش منزل اونها هستم من خیلی وقت برام اهمیت داره ولی اونها همشون خانه دار هستن و بیکارن و تنها سرگرمیشون دور هم نشستن و حرفهای تکراری  چهارتا خواهر دارن هر روز به من تلفن میکنن و میگن چیکار میکنی تو خونه ولی من واقعا خیلی کار دارم چیکار کنم بفهمن من سرم شلوغه و مثل خودشون بیکار نیستم .من باید برای مدیریت این رفتار چه کار کنم ؟.دوست دارم بعد از ازدواج به خودم به همسرم به زندگی خودم و پیشرفت دو نفره برسم نه با دور همی های بیهوده همه وقتم رو از دست بدم چطور برای تعطیلاتم برنامه ریزی کنم ؟برای دونفره هام برنامه ریزی کنم ؟که بفهمن من زندگی مستقل دارم و قدرت تصمیم گیری مستقل دارم با سلیقه مستقل لطفا بهم کمک کنید..