سلام دوست عزيز
چقدر خوب كه شما الان تمام اين مسائل رو ميدوني. وقتي فردي در خانواده اش بي احترامي مي بينه و اونو ياد ميگيره خيلي در از انتظار هست كه به شما هم احترام بگذاره چون غير از اين چيزي يادنگرفته و اين با بيان خواسته شما كه بهتون احترام بذاره و محبت بكنه درست نميشه.
شما تمامي مواردي كه بيان كردين نشانه كامل اين هست كه حتي يك لحظه هم بهتره كه به فكر آينده در اين رابطه نباشين. دل كندن و جدايي در شرايطي سخت ميشه كه ما رابطه دلخواه و فرد دلخواهمون رو داشته باشيم كه براي شما اين طور نيست.
پيشنهاد من اين هست كه تصميم خودتون رو قطعي كنيد و بعد باهاش صحبت كنين. وقتي كه ميخواين دلايلتون رو بيان كنين ميتونين بگين ما با هم خيلي از نظر خواسته هامون و ... تفاوت داريم. اين موضوع كه جدي درمورد ازدواج حرف زده يا نه بهتره بهش اشاره اي نشه چون با همين مسئله ميتونه باز دل شما رو براي مدتي به دست بياره. ترس شما از عكس هايي هم كه داره بي مورد نيست ولي آيا به خاطر ترس ميخواين حال و آينده خودتون رو جوري كه دلتون نميخواد رغم بزنيد؟
فقط بگين كه بهتره به نظر من رابطه ما با خاطرات خوب از هم تموم بشه چون از زندگي چيزاي متفاوتي ميخوايم و تفكر و باورهاتون فرق داره و....
اميدوارم بهترين ها براتون اتفاق بيوفته.
پايدار باشيد.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید