وابستگی کودک به خانواده همسر

با سلام 

من یه پسر ۵ ساله دارم و با پدرشوهر و مادرشوهرم تو یه ساختمان زندگی میکنیم و پسرم خیلی بدجور بهشون وابسته است در صورتی که اگه چند روزم اونجا بمونه سراغی از ما نمیگیره اگر هم بریم دنبالش گریه شدید که من نمیام در صورتی که همه چیز در خونه براش فراهم میشه و حتی خیلی با هم بیرون میریم و وقت میگذرونیم ولی با اینکه با اونها بیرون نمیره و بازی نمیکنه باز خیلی دوست داره اونجا بمونه من از این وابستگی اصلا خوشم نمیاد حتی جلوی جمع منو نمیخواد و هر کاری داره به اینها میگه انگار نه انگار من مادرشم اصلا تحویلم نمیگیره من براش چیزی کم نمی زارم  و اینکه خانواده شوهرم آدمهای بددهن هستند و بچه کوچک من این حرفهای بد رو یاد گرفته و در جمع و مهمونیها به زبون میاره ومن بسیار ناراحت میشم و به خانواده شوهرم میگم ولی اونها هیچ توجهی نمیکنن به کار خودشون ادامه میدهند حتی یاد میدن رفتار بد داشته باشه و دیگران رو بزنه من هر چی با بچه صحبت میکنم تنبیه میکنم میگه تکرار نمیشه ولی وقتی پیششون میره دوباره تکرار میشه و همیشه در حال بدکردن من هستن و همیشه بچه رو با اینکه مامانت داره میاد می‌ترسونن درصورتی که من اینطور آدم ترسناکی نیستم و اصلا شوهر من هیچ سیاستی در مورد بچه خانوادش نداره و اصلا واسش مهم نیست من خیلی عصبی دارم میشم و اون آدم خونسرد نیستم و این آزارم میده و اگر هم کار بد انجام بده شوهرم منو متهم میکنه هرچی توضیح میدم انگار نه انگار لطفا راهنمایی کنید؟