2794

سلام


۶ و نیم‌ سال پیش با همسرم از طریق معرفی خانواده ها ازدواج کردیم تمایلی به ازدواج با ایشون نداشتم اما متاسفانه تسلیم خواست خوانوادم شدم بعد ازدواج متوجه شدم که این آقا نه تنها ظاهر زیبایی ندارن بلکه باطنشون از ظاهرشون داغونتره...

یکبار برای طلاق اقدام کردم ولی باز متاسفانه وساطت خانواده ها نذاشت و الان یک پسر ۱۵ماهه دارم.

من ۳۱ سال دارم و همسرم ۳۳

کلا زندگیمون اختلافه، هیچ نقطه اشتراکی با هم نداریم

طرز فکرمون، سلیقه مون، علایقمون همه چی با هم فرق داره

خیلی کوتاه اومدم و اینم باز به نظرم اشتباهه

الانم که به خاطر پسرم حتی دیگه خیلی بحث نمیکنم چون پسرم خیلی حساسه.

چند روزی باز تو گوشیش اس ام اس های مشکوک دیدم شماره خانم های مختلف که بدجور ذهنمو درگیر کرده

پیام، که یکیش اینه: عشقم حالا دیگه من مزاحم شدم یه لحظه میتونم زنگ بزنم.

تو تلگرام براش از خانم های مختلف حرف زده که هیکل فلانی ورزشکاری و دست بزنی به بازوش مثل سنگ سفته میخوای بیارمش ببینی و از این حرفها.‌..

قبلا هم از اینا دیده بودم ولی براش مثل یه شوخی میمونه.یکبار به مادرش گفتم گفت جوونه جوونی میکنه درست میشه.یکیشو گفت پسرم گفته چون منو تو مجردی بازی داده دارم ازش انتقام میگیرم!

به خودم میگم خاک تو سرم خودمو اسیر این زندگی کردم نه دل خوشی دارم نه خوشی و شادی هیچی فقط دارم عمرمو تلف میکنم

بنظرتون من چیکار کنم؟

مشکلاتمون خیلی بیشتر از ایناست ولی فعلا بیشتر این ذهنمو درگیر کرده

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۱ جنسیت زن شغل خانه دار
پاسخ مشاور

مشاور خانواده و زوج درمانگر

با سلام 
دوست عزیز حتما از نزدیک با یک مشاور صحبت کنید مشکلات شما باید به صورت حضوری تحلیل وبررسی شود تا تصمیم درست گرفته شود با این شیوه ادامه دادن اصلا درست نیست .در چنین شرایطی ماندن وبدون انتخاب صحیح ماندن فقط عمر شما را هدر میدهد به هر حال هر چه سریعتر بایک مشاور از نزدیک ملاقات کنید تا اقدام به زوج درمانی شود در صورتی که همسر شما هم همکاری لازم را انجام دهند ودر نهایت بتوانید بهترین تصمیم را برای زندگیتان بگیرید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha