2794

سلام خسته نباشید. خانواده شوهرم از اول زندگی ما کاملا بی مسئولیت بودن. و هیچ حمایتی چه مالی چه عاطفی نداشتن. و مدامم در حال قهر بودن الان ما ۵ ساله ازدواج کردیم سه ساله و چند ماه که قطع ارتباطیم که فقط مادرشوهرم می اومد که خیلی اذیت میکرد. به منو دخترم که تازه به دنیا اومده بود توجه نمیکرد. و خیلی دورویی میکرد جلوی همسرم. بعد الان ۸ ماهه که اونم نمیاد. تمام مسایل خانوادگیشونم از ما پنهان میکنند .مثلاخودش مریض بود به همسرم نمیگفت حتی الان که خوب شده نگفته که خوب شدم‌. و فقط دو هفته یک بار به شوهرم زنگ میزنه. با پدرشوهرمم کلا ۴ ساله قهریم. الان شوهرم دل تنگ خانوادشه ولی خانوادش واسه بهبود روابط کاری نمیکنن و رابطشون با منو دخترمم که سه سالشه اصلا خوب نیست الان من با این شرایط چیکار کنم. مشاوره ام رفتم گفت که مادرشوهرت نیاد بهتره چون واقعا زندگیم داشت خراب میشد. حالا با دل تنگی شوهرم چی کنم؟شوهرمم تنهایی خونه مادرش نمیره البته من خواستم چون نمیتونم تحمل کنم که شوهرم تنهایی بره؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۲۵ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

خانم عزیز سلام
می خواهم بدانید که این مشکل خاص خانواده ی شما به تنهایی نیست، مشکل ارتباط با خانواده ی همسر، یه مشکل فراگیر نه تنها در ایران که حتی در کل دنیاست. 
واقعیت این است که ما در خانواده ی همسرمان در درجه ی اول غریبه ایم و اون ها هم برای ما همین طور! طبیعیه که دو تا غریبه نسبت به هم احساس چندانی نداشته باشند، حتی اگر آشنای مشترکی بینشون باشه، مگر این که بخوان که با هم آشنا بشند و نیز این آشنایی انقدر خوب بتونه پیش بره که حتی احساس مثبتی هم ایجاد کنه.
۵ سال ارتباط متقابل شما و خانواده ی همسرتون نشون می ده که برای کم کردن این غریبگی دو طرفتون کاری نکردید و الان  تبدیل به خصومتی هم شده که داره زندگی مشترکتون رو هر روز بیشتر تحت تأثیر قرار می ده. پیش بینیتون از ۵ سال دیگه چیه؟!
بذارید که با هم پیش بینی کنیم!
این کینه محکم تر می شه، شما و خانوادتون از یه سری روابط خانوادگی حذف می شید، بچه های شما به خانواده ی همسرتون تعلق خاطری نخواهند داشت و اونام به بچه های شما همین طور، همسرتون احساس می کنه که توسط شماها (شما و خانوادش) در فشار ناخواسته ای قرار گرفته بنابراین به هر دو طرف شما ابراز خشم می کنه و یا دور می شه و شما هم هر چه سعی می کنید که برحق بودن خودتون رو بیشتر ثابت کنید کمتر موفق می شید و این یک موضوع اختلاف و فاصله ی همیشگی بین شما دو نفر باقی خواهد ماند..
خوب چکار کنیم؟!
اگر افراد به اندازه ی کافی آینده نگری باشیم و باشند باید بدونیم که ما با هم به اندازه ی یک عمر کار داریم و بر زندگی هم تاثیر داریم، بنابراین حتی اگر دلمون بخواد و حق داشته باشیم هم نمی تونیم همدیگه رو حذف کنیم مثل این که همسرتون از شما بخواد که خانوادتون رو کنار بگذارید، آیا می تونید؟؟
بهتره بپذیرید که رابطه شما در درجه ی اول باید بتونه تا حد دو تا غریبه ای که به هم احترام می‌گذارند و رسمی هستند اتفاق بیفته و بعد اگر جا داشت و دو طرفتون خواستید صمیمی تر بشه. بنابراین انتظار رفتار محبت آمیز در این شرایط نداشته باشید و نداشته باشند به واقعیت نزدیک تره، فعلا لازم است که فقط ارتباط را حفظ کنید نه این که صمیمی باشید. آیا ما همه ی مهمانی های که می ریم طبق میل و خواستمونه و بهمون خوش می گذره؟ خیر! در اندازه‌ی هفته ای یک بار یکی دو ساعت، یه مهمونی رسمی رو همه می تونیم تحمل کنیم و صبور باشیم. البته به شرط این که بی احترامی به ما صورت نگیره و به یاد داشته باشید که بی احترامی با بی محبتی فرق می کنه. 
به نظر می رسه تحمل این سختی از تحمل سختی از دست دادن رابطه با همسرتان راحت تر باشه. دست آخر اگر این تحمل را نداشتید که خودتون برید، مانع حق طبیعی همسرتون برای این که خانوادش رو ببینه نشید چون مجاز نیستید و این حق شخصی همسر شما رو می گیره و بهش عذاب وجدان و خشم و دلتنگی زیادی می ده.
امیدوارم این قضیه را بهتر و مدبرانه تر مدیریت کنید تا کمتر خودتون و خانواده آسیب ببینید. شما در جایگاه زن و مادر خانواده جهت زندگی همه ی عزیزانتون رو مشخص می کنید.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha