سلام امیدوارم که خوب باشید . ازدواج یک زندان نیست .قاعدتاً شما باید قبل از ازدواج نسبت به ویژگی های همسرتان شناخت کافی پیدا می کردید و بعد با او ازدواج می کردید .هیچ راهکار جادویی برای تغییر رفتار انسانها وجود ندارد .ما فقط می توانیم افراد را انتخاب کنیم یا انتخاب نکنیم .ما نمی توانیم ویژگیهای رفتاری آنها را تغییر بدهیم . بنابراین در اولین قدم به هیچ عنوان او را وادار به رفت و آمد با خانواده خودتان نکنید .و به هیچ عنوان هم سعی نکنید رفتارش را تلافی کنید .اگر شما هم دوست ندارید با خانواده ایشان رفت و آمد کنید و این دوست نداشتن آنقدر شدید و قوی است که حتی به خاطر اینکه همسرتان دوست دارد با آنها رفت و آمد کند ،بازهم نمی توانید ،خب شما هم می توانید با خانواده ایشان رفت و آمد نکنید ولی در غیر اینصورت برای تلافی رفتار همسرتان رفت و آمد با خانواده او را قطع نکنید .در مرحله دوم به او بگویید من نمی خواهم تو را مجبور به رفت و آمد با خانواده ام بکنم ،فقط زمانهایی که نزد خانواده ام می روم و تو در کنارم هستی احساس خیلی خوبی دارم و دلم نمی خواهد تنها با خانواده ام رفت و آمد کنم ولی با وجود این نمی خواهم تو را مجبور کنم . و بعد صبر کنید ببینید او چکار می کند .نه فقط در این مورد در تمام موارد زندگی بدون توبیخ و سرزنش یا گله و شکایت فقط ابتدا خواست و نیاز خودتان را بگویید و بعد صبر کنید ببینید او نیازتان را برآورده می سازد یا نه .در صورتیکه نیاز شما را برآورده نکرد آن زمان است که شما باید انتخاب کنید که با او زندگیتان را ادامه دهید یا نه ؟ ضمن اینکه اگر احساس می کنید ارتباط با شوهر خواهرتان باعث حسادت همسرتان می شود ،سعی کنید در هنگام رفت و آمد با آنها برای همسرتان ارزش زیادی قائل شوید به نحوی که این احساس حسادت او تا حدودی برطرف شود .در نهایت فراموش نکنید ازدواج یک انتخاب است نه یک زندان یا یک سرنوشت تغییر ناپذیر . مطالعه کتاب ازدواج بدون شکست نوشته ویلیام گلاسر و ترجمه علی صاحبی می تواند برایتان مفید باشد.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید