2794
با سلام و خسته نباشید خدمت مشاورین محترم من اسفند سال 92 پدربزرگم (پدر مادرم) رو از دست دادم. تیرماه 93 هم مادربزرگم (مادر مادرم) رو از دست دادم. رابطه احساسی قوی باهاشون داشتم و برام فوتشون سخت بود. آذرماه 93 هم عموم که 55 سال بیشتر نداشت به خاطر ناراحتی قلبی فوت کرد. در عرض 1 سال سه تا عزیز از دست دادم. از همون سال به بعد همیشه ترس از دست دادن عزیزان تو وجودم هست. تا یکی یه مریضی میگیره سریع میترسم نکنه بیماریش لاعلاج باشه نکنه خدای نکرده بلایی سرش بیاد. همش نکنه نکنه. با ترس همش زندگی میکنم. لحظه لحظه زندگیم ترس شده. حتی زندگی خودم و همسرم هم با ترس شده. نمیدونم چیکار کنم. دیگه از این وضعیت خسته شدم. خواهش میکنم کمکم کنید. ممنون
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام دوست عزیز از دست دادن سه عزیز در یک سال از نظر روحی میتونه بسیار آسیب زا باشه و این حالات تا حدی طبیعی هست فکر کردن به مرگ به صورت کلی نه تنها مشکلی نداره حتی در دین اسلام بهش اشاره هم شده ولی اگر این افکار از حد معقول خود خارج بشه وزندگی شما رو دچار مشکل کنه آسیب زاست توصیه میکنم شناخت واگاهی خودتون رو در مورد مرگ و زندگی پس از مرگ بالا ببرید ایا بعد از مرگ همه چیز تمام میشود؟ یا زندگی جدیدی در دنیای دیگر شروع میشود ایا کسانی که ازبین ما میرن یادشون و خاطراتشون هم ازبین میره ایا انسانها متعلق به این دنیا هستن یا همگی ما در دنیای دیگر باهم روبه رو خواهیم شد اینها سوالاتی هست که میتونید ازخودتون بپرسید وبه دنبال جوابش باشید ولی برای اینکه این شرایط تغییر کنه توصیه میکنم کارهای زیر رو انجام بدید 1)به همچین موضوعی بی توجهه وبی اهمیت باشید هرچقدر به همچین افکاری اهمیت بدهید در شما تشدید میشود پس بهترین حالت بی اعتنایی به این موضوع هست 2)در جهت عکس افکارتون رفتار کنید مثلا هروقت ترس مرگ سراغتون اومد بگید اونها هنوز زنده اند وقرار نیست به این زودی بمیرن 3)به ترستان پاسخ کوتاه بدید هروقت این افکار اومد سراغتون با خودتون بگید اونا کی میمیرن؟ وبعد با لبخند به خودتون پاسخ بدید فقط خدا میدونه نه هیچ کسی دیگه ولی میدونم اکثر آدمها زمان زیادی زنده هستن وپیر میشن پس حالا حالاها جا دارند 4)در روانشناسی گاهی به مراجعین پیشنهاد میدیم از فرمان ایست استفاده کنند بهتره شماهم این روش رو امتحان کنید افکارتون رو آزاد بگذارید تا به ذهنتون خطور کنن وبه یک باره با صدای بلند بگویید ایست این عمل جریان فکر رو متوقف میکند دوست عزیز یادمان باشد همه امور در دستان خداوند هست به مقدراتش راضی باشیم و در همه حال راضی به رضای او خودتان وعزیزانتون رو هر روز صبح که بیدار میشید به خدا بسپارید وبگید خدایا میدونم حواست به من وعزیزانم هست پس خیالم راحته . هیچ کس از یک دقیقه بعد خبر نداره . در این مورد هرچقدر ارتباط معنیتون رو با خدا بیشتر کنید وبهش توکل کنید ارامش بیشتری خواهید داشت موفق باشید

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha
پرسش ها و پاسخ های مشابه

با سلام و خسته نباشید خدمت مشاورین محترم من اسفند سال 92 پدربزرگم (پدر مادرم) رو از دست دادم. تیرماه

پاسخ سلام دوست عزیز از دست دادن سه عزیز در یک سال از نظر روحی میتونه بسیار آسیب زا باشه و این حالات تا حدی طبیعی هست فکر کردن به مرگ به صورت کلی نه تنها مشکلی نداره حتی در دین اسلام بهش اشاره هم شده ولی ...

گرفتن سهم بعد از فوت مادربزرگم

پاسخ سلام وقت بخیر. توجه داشته باشید که شیربها یک مسئله قانونی و مطرح شده در قانون نیست بلکه یک عرفی هست که در برخی از مناطق رایج هست.حالا مادربزرگ مرحوم شده شما هنگام فوتشون شیر بها رو گرفته بودند و هنوز ...

فوت پدربزرگ کودکم

پاسخ سلام دوست عزیز ایا فرزندتان در مراسم خاکسپاری بوده و متوجه موضوع شده است؟ ایا بی قراری اطرافیان را دیده است تاجایی که میتوانید به او محبت کنید در آغوش بگیرید و احساس امنیت دهید که کنارش هستید اگر برای...

خبر فوت پدربزرگ به کودک دوسال ونیم

پاسخ پدر گرامی سلام. آموزش مفهموم مرگ به کودکان یک مسئله راحت است ولی نیاز به دقت دارد. یک مکان وزمان مناسب را برای گفتگو پرسش و پاسخ با فرزندتون در نظر بگیرید.احتمالا سوال اصلی کودک شما این است: "پدربزرگ ...