2794

فراموش نکردن دوران دانشگاه

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 128 بازدید

با سلام و عرض ادب. من ۳۰ سالمه شش سال پیش از دانشگاه دولتی فارغ التحصیل شدم با یه دنیا خاطره. با اینکه ازدواج کردم و بچه دارم ولی هنوزم که هنوزه به عشق اون روزها می شینم‌ گریه می کنم بارها و بارها از دوستام خبر می گرفتم و پیگیرشون بودم ولی دوستام زیاد پیگیر من نبودن‌ با اینکه خیلی دوستم دارن. منم دوستشون دارم .اگه پیام‌ می دادم‌ جواب می دادن  هیچ وقت شروع کننده نبودن. من بهشون حق میدم درگیر کار و زندگی شدن دوست دارم منم بشم‌ مثل اونا بی خیال  به زندگی عادی ادامه بدم به خدا هوا ابری میشه یا بارونی زار زار می شینم‌ گریه می کنم آخه خیلی دوران‌خاصی بود برام مخصوصا برای منی که زیاد مسافرت نرفتم‌ چه دوران مجردی چه متاهلی این‌ بود که اون چهار سال شد برای من دوران طلایی دوران عشق تمام و آزادی شگرف......چه کنم‌ فراموش کنم اون روزها رو خودمم دارم‌ اذیت میشم به خدا. حتی چند وقت‌پیش تمام‌ شماره دوستام‌ رو حذف کردم‌ تمام‌عکسا رو تا بیشتر از این داغون نشم. کمکم کنید دارم‌ تموم‌ میشم

اطلاعات تکمیلی

جنسیت زن وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام
عزیزم مسیله ای که مطرح کردید نیاز به بررسی بیشتری دارد
چرا با اینکه اون دوران براتون خاطره های خوبی به همراه دارد با یاداوری حالتون بد میشه و گریه می کنید 
و به نظر میرسه شما در اون مقطع گیر کردید 
نیازی به فراموشی نیست . کافیه باور داشته باشید انسانها در حیطه های از زندگی شون قرار می گیرند و عبور می کنند مثل پایان دوران دبستان. راهنمایی دبیرستان و...
تغییر شرایط برای همه وجود دارد . من متوجه هستم که خاطرات خوبی داشتید اما با تمام وجود از خاطرهای خوبتون لذت ببرید اما زندگی الان تون رو متوقف نکنید 
زندگی در اینجا و اکنون رو تمرین کنید واز لحظات زندگی تون لذت ببرید و با روند زندگی جلو برید 
 

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha