سلام دوست عزیز
معلومه که این شرایط یرای شما قابل قبول و خوشایند نیست. همسر شما بنا به دلایلی با اون فردی که در گذشته اش بوده ازدواج نکرده و خب در این شرایط بهترین و سالم ترین حالت این هست که ایشون با اون فرد در گذشته در صورتیکه احساسات حل نشده ای داره, ارتباط نداشته باشه. اینطور که من متوجه شده ام همسر شما برای حضور این خانم در مراسم اصرار هم داره با اینکه این خانم هم زندگی خودش رو داره و ازدواج کرده و خانواده خودش رو داره. همسر شما رفتار بی منطقی رو که انجام داده گذاشتن این شرط بوده درست ولی شما به عنوان فردی که از این شرایط گله مند هست و این شرایط رو خفت می دونه چطور حاضر شدین بپذیرین؟ اون شی برای شما ارزشش از تحمل این شرایط بالا تر بوده؟ این چیزی که به نظر میاد اینه که شما هم با این شرط به خواستتون رسیدین.حرف زدن وقتی هدفی نداشته باشه و بیشتر حالت گله و شکایت, بازجویی و سرزنش داشته باشه آنطور که باید اثر نخواهد داشت و میتونه حتی اوضاع رو هم خراب تر کنه. مهم اینه که شما چی گفتین و چطور گفتین. اگه بپرسین به اون خانوم علاقه مند هستین یا نه انتظار شنیدن چی رو دارین؟اگر علاقه ای نباشه که میگن نیست و اگر باشه چی؟ با توجه به شناخت همسرتون میگه بله؟
بعضی وقت ها علاقه ای نیست ولی یکسری حرف ها و احساسات حل نشده رو هم تلنبار شده و این میتونه ...امکان داره که این شرایط باعث شه که طرف رفتارهای غیر منطقی انجام بده.
شما حتی اگه میخواهی با مادرش صحبت کنی باید بدونی چی میخواهی بگی و چی ممکنه که بشنوی. شما بچه نیستین که بخواهید گله و شکایت همسرتون رو به مادرش ببرین پس مهمه چی میگین و چطور.
شاید بد نباشه که این دفعه به طور متفاوتی با همسرتون صحبت کنین و جویای این بشین که علت ضروری بودن اون فرد چیه؟ اگر نباشه چی میشه؟ آیا راحتی و ناراحتی شما برایشان در الویت هست؟
اگر مقاومت کردن شاید بهتر باشه به مشاوره برین با همسرتون یا اگر اگر مادر همسرتون کسی هستن که مطمئن هستین که منطقی هستن و براتون جایگاه خاصی دارن و میتونن شرایط رو کنترل کنن باهاشون صحبت کنین اما این در آخرین پیشنهادات من قرار میگیره.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید