2794

فراموش نکردن عشق سابق همسر

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 86 بازدید

با سلام کوتاه میگم که وقت کارشناسان عزیز رو نگیرم . همسرم در زمان مجردیش یه خانمی از اقوام دورش رو بهش علاقه مند بوده نمیدونم به چه دلیل نشده که. ما الان با اینکه ۱۷سال هست با هم ازدواج کردیم در هر مناسبت و دعوتی اون خانم رو دعوت میکنه. حتی تو مراسم پاگشای دختر برادرش چون اون خانم زن دایی دختر برادرش بود الان هم باز یه مجلسی داریم شرط گذاشته که اگه اون وسیله ای که من میخوام رو بخره باید من اون خانم رو دعوت کنم اون شی رو خریده میگه باید دعوتش کنی من هیچ جوره نمیتونم قبول کنم این خفت رو.... هر چقدرباهاش حرف زدم میگه علاقه ای نیست و... تصمیم گرفتم برای اولین بار برم به مادرش بگم چون دیگه واقعا خسته شدم لطفا راهنمایی کنین من چه برخوردی بکنم؟

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۵ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده و کودک

سلام دوست عزیز

معلومه که این شرایط یرای شما قابل قبول و خوشایند نیست. همسر شما بنا به دلایلی با اون فردی که در گذشته اش بوده ازدواج نکرده و خب در این شرایط بهترین و سالم ترین حالت این هست که ایشون با اون فرد در گذشته در صورتیکه احساسات حل نشده ای داره, ارتباط نداشته باشه. اینطور که من متوجه شده ام همسر شما برای حضور این خانم در مراسم اصرار هم داره با اینکه این خانم هم زندگی خودش رو داره و ازدواج کرده و خانواده خودش رو داره. همسر شما رفتار بی منطقی رو که انجام داده گذاشتن این شرط بوده درست ولی شما به عنوان فردی که از این شرایط گله مند هست و این شرایط رو خفت می دونه چطور حاضر شدین بپذیرین؟ اون شی برای شما ارزشش از تحمل این شرایط بالا تر بوده؟ این چیزی که به نظر میاد اینه که شما هم با این شرط به خواستتون رسیدین.حرف زدن وقتی هدفی نداشته باشه و بیشتر حالت گله و شکایت, بازجویی و سرزنش داشته باشه آنطور که باید اثر نخواهد داشت و میتونه حتی اوضاع رو هم خراب تر کنه. مهم اینه که شما چی گفتین و چطور گفتین. اگه بپرسین به اون خانوم علاقه مند هستین یا نه انتظار شنیدن چی رو دارین؟اگر علاقه ای نباشه که میگن نیست و اگر باشه چی؟ با توجه به شناخت همسرتون میگه بله؟
بعضی وقت ها علاقه ای نیست ولی یکسری حرف ها و احساسات حل نشده رو هم تلنبار شده و این میتونه ...امکان داره که این شرایط باعث شه که طرف رفتارهای غیر منطقی انجام بده.
شما حتی اگه میخواهی با مادرش صحبت کنی باید بدونی چی میخواهی بگی و چی ممکنه که بشنوی. شما بچه نیستین که بخواهید گله و شکایت همسرتون رو به مادرش ببرین پس مهمه چی میگین و چطور.
شاید بد نباشه که این دفعه به طور متفاوتی با همسرتون صحبت کنین و جویای این بشین که علت ضروری بودن اون فرد چیه؟ اگر نباشه چی میشه؟ آیا راحتی و ناراحتی شما برایشان در الویت هست؟
اگر مقاومت کردن شاید بهتر باشه به مشاوره برین با همسرتون یا اگر اگر مادر همسرتون کسی هستن که مطمئن هستین که منطقی هستن و براتون جایگاه خاصی دارن و میتونن شرایط رو کنترل کنن باهاشون صحبت کنین اما این در آخرین پیشنهادات من قرار میگیره.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha