سلام
شرايط سختی رو تجربه ميكنيد
البته اين انتخاب شماست كه بااين شرايط سخت زندگی كنيد يااينكه تغييری در وضع و اوضاع خودتون بديد.
مهمترين بهانه خودتون هستيد
شما بايد يه مادرشاد و سالم باشيد تا فرزندتون رو به بهترين نحو تربيت كنيد.
اما بااين شرايطی كه كنار اومديد اولين نفر دخترتون رو از بين ميبريد.دقت كنيد اون فقط حضور فيزيكی شمارو نميخواهد بلكه محبت و گرمی مادر و پدرش و آرامش و تربيت درست و شاد بودن رو كه حق هر كودكی هست رو از شما و پدرش ميخواد.
بهتره يه نظمی به اوضاع زندگيتون با توجه به شرايطتون بديد.
اول اينكه از همسرتون و خانواده اش بخواييد كه كمكتون كنن برای خاطر دخترتون كه حق داره بهتر از اين زندگی كنه يه تغييری در اوضاع و احوال پسرشون بدن
همسرتون بهتره برای بهبود شرايط ترک كنن
با كمک پزشک ترک اعتياد و كلينيک درمانی و روانشناس اقدام به ترک كنن
دوم اينكه برای كار كردن اقدام كنن
حتی حالا كه در منزل خانواده شوهر هستيد از اين فرصت استفاده كنيد و دخترتون رو به اونها بسپاريد(البته اگر صلاحيت دارن و مسوليت ميپذيرن) و نيمه وقت خودتون به سركار بريد و منبع درآمدی باشيد برای خانواده و مهمتر از اون برای روحيه خودتون.
اگر در اون سرايط فقط تحمل كنيد دچار ضربات روحی غير قابل جبران خواهيد شد.
تغيير رو از خودتون شروع كنيد
الويت رو به دخترتون بديد
روی آموزشهاش بيشتر وقت بزاريد
براش كتاب بگيريد بخونيد
باهاش بازی كنيد ،وقت بگذاريد تا حايگزينی باشه برای افكار منفی رها شده در ذهنتون.
هرچقدر به اين افكار منفی بها بديد اونها بيشتر رشد خواهند كرد و باعث ميشه ديگه نتوانيد به فرزندتون و بهبود زندگيتون برسيد.
اصلا شرايط حاضر رو نپذيريد و كمی لب به اعتراض برداريد تا همسرتون هم به فكر باشن
البته تنش درست نكنيد.ابتدا با درخواست و ابراز نگرانی در خصوص ايشون و زندگیتون بعد اگر همكاری نكردن كمی معترض باشيد و در صدد كمی دهی به ايشون و تغيير خودتون بر بياييد.
تجربه شما
اولین نفری باشید که نظر میدهید