تنهایی پدرشوهر و مادرشوهر

سلام. وقتتون بخیر. منو شوهرم هر دو 20 سالمونه. دو ساله ازدواج کردیم. و تو یه اتاق تو خونه پدرشوهرم زندگی میکنیم. یه پسر یک ماهه هم داریم. شوهرم تک فرزنده. و خیلی به پدر و مادرش وابسته. و پدر و مادرشم به شوهرم وابسته هستن. الان یکم بهتر شدن. از وقتی ازدواج کردیم هر جا میخوایم بریم شوهرم میگه مامان بابام گناه دارن ببریمشون. خلاصه همه جا میبردیمشون اونا هم تا میگفتیم فوری می اومدن. الان یک ماهه شوهرم نیرو انتظامی قبول شده و رفته دانشکده افسری. شوهرم با سیاست هی بهم میگفت من نیستم مامان بابام هوات دارن تو هم هواشون داشته باش. الان من از وقتی شوهرم رفته خونه بابام نرفتم. چون اونام میان. از طرفی مامانم خوشش نمیاد هر دفعه پدرشوهر مادرشوهرم رو ببرم همرام. پدرشوهر و مادرشوهرم به بچم خیلی وابسته هستن و تا برم هی زنگ میزنن دلمون براش تنگ شده.از طرفی خودمم دلم میسوزه تنها باشن. موندم چیکار کنم هیچ جا نمیتونم برم. ممنون میشم راهنماییم کنید.