2794

وابستگی شدید دخترم

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 56 بازدید

با سلام و خدا قوت. دختر پنج ساله ایی دارم به شدت وابسته قبلا خونه مادرم‌ می موند یا خونه برادرم‌ می رفت یا پدر شوهرم و....ولی الان هرگز به شدت وابسته شده. برای رفتن‌ به مدرسه اش نگرانم البته شغل پدرش طوری که اصلا شبا نیست خونه نگهبان روزام‌ کشاورز. البته من‌ گاهی شبا به شدت‌ میترسم‌ البته‌گاهی مثلا خواب بد می بینم‌ یا صدایی میاد و.... نمیزارم دخترم بفهمه ولی انگار خودش فهمیده یا از صحبتای من و شوهرم‌ متوجه شده دلیل این وابستگی چیه ؟ نبود شوهرم. ترس خودم بچه های دیگه کلاس ورزشی قرآن و... میرن‌ این هیچ کجا نمیره .یه سوال دیگه هم‌که دارم‌ اینه که نیازه از الان بره این کلاسا خودش میگه علاقه ندارم فقط نقاشی دوست دارم و نقاشیشم عالیه عالی فقط استثنائاً کلاس نقاشی میره خودمم‌ باید کنارش باشم. البته نا گفته نمونه یکی دوبار که خیلی عصبانی بودم از دهنم در رفت‌که اذیتم کنی میرم خونه مادرم تو رو نمی برم میزارمت پیش مادر جون‌( مادر همسرم طبقه‌ پایین) احساس می کنم نشات گرفته از اون حرفامه اگه آره من‌ چیکار کنم‌ اعتمادمو به دست بیاره دوباره مطمئن‌ باشه من‌تنهاش نمیزارم ..حالا به خدا من خیلی باهاش خوبم و وقت‌ میزارم و بازی می کنم ولی گاهی به خاطر نبود شوهرم عصبانی میشم و منم رو دخترم‌ پیاده می کنم ممنون میشم راهنمایی کنید

اطلاعات تکمیلی

سن ۳۰ جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل متاهل
پاسخ مشاور

مشاور خانواده و کودک

دوست عزيز سلام

اولين نكته اي كه بايد توجه كنيد اينست كه تا زماني كه شما آرامش نداشته باشيد و اين نگراني همراه شماست فرزندتان نيز از شمااحساس را دريافت ميكند و اين ترس منتقل ميشود به او پس بهتر است سعي كنيد با اين ترس روبه رو شويد و در طول روز براي تخليهانرژي خودتان و دخترتان برنامه هاي پرهيجان و تحركي مانند بازي هاي پرهيجان در نظر بگيريد تا كم كم تخليه هيجاني شويد.

و همچنين پيشنهاد ميكنم تمرین کنید که مدت زمانی کوتاه، مثلا چند ساعت، او را پیش کسی دیگر بگذارید. برنامه هایتان را برای کودکتوضیح دهید به کودک بگویید که شما در خارج از خانه چه کارهایی را انجام خواهید داد و برنامه کودک را هم در خانه مشخص کنید، بهاین ترتیب الگوی خوبی به او ارائه می دهید تا هنگامی که از او درباره کارهایش می‏پرسید جوابتان را بدهد.به عنوان مثال بگویید: "مادربزرگ ناهارت را حاضر می‏کند، یک داستان برایت می خواند و بعد استراحت خواهی کرد. من به خرید می روم و بعد از خوردنناهارت بر میگردم". و زماني كه برگشتيداو را محکم بغل کنید و با مهر و محبت به او اطمینان دهید که خوشحالید او می تواند بدون مادرنیز بازی کند.

و در نهايت اينكه تهديد به نبود شما براي كودك اضطراب فراوان به همراه دارد و براي آرامش و اعتماد پيدا كردن دخترتان بايد زمانزيادي قرار دهيد يعني بغل كنيد دخترتان را و به يادآوري كنيد كه هميشه مراقب او هستيد و اين به معناي چسبيدن به كودك نمي باشد.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
login captcha